رمان خارجی - اسپانیا

3 رمان کوتاه (برگ باد - کسی نیست به سرهنگ نامه بنویسد - وقایع‌نگاری مرگی اعلام شده)

«برگ باد» نخستین رمان مارکز، روایتی چند صدایی است با پایانی باز که گوشه چشمی به نمایشنامه «آنتیگونه» سوفوکلس دارد و در آن نویسند، ضمن افشای فساد اجتماعی به شکلی استعاری، به پیشواز برخی از پرسوناژها و مضامین کلیدی «صد سال تنهایی»رفته است، که سرهنگ آئورلیانو بوئندیا و یورش ویرانگر «کمپانی موز» از آن جمله‌اند.

9789642953813
۱۳۹۶
۳۰۸ صفحه
۳۰۴ مشاهده
۰ نقل قول
گابریل گارسیا مارکز
صفحه نویسنده گابریل گارسیا مارکز
۸۰ رمان گابریل خوزه گارسیا مارکِز رمان‌نویس، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی است. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور است و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی می‌کند. او در سال ۱۹۴۱ اولین نوشته‌هایش را در روزنامه‌ای به نام Juventude که مخصوص شاگردان دبیرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصیل رشتهٔ حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت و همزمان با روزنامه آزادیخواه ال‌اسپکتادور ...
دیگر رمان‌های گابریل گارسیا مارکز
از عشق و شیاطین دیگر
از عشق و شیاطین دیگر کتاب در مورد دختری است که بنا بر بی‌توجهی پدر و مادرش در کنار برده‌ها و با آداب و رسوم افریقایی بزرگ می‌شود. داستان عشق دختر پر شر و شور و همچنین کشیش کتابخوانی است که برای نظارت بر مراسم جن‌گیری او انتخاب شده است. زمان و مکان رمان در یکی از بنادر آمریکای جنوبی می‌گذرد، دوران مستعمره‌نشینی، تفتیش عقاید ...
خاطره دلبرکان غمگین من
خاطره دلبرکان غمگین من
100 سال تنهایی
100 سال تنهایی پس از گذشت سال‌‌های سال سرهنگ آئورلیانو بوئندیا در مقابل جوخه اعدام در انتظار فرمان آتش بود به یاد گذشته‌هایش افتاد وقتی که برای پیدا کردن یخ در بعدازظهری زیبا همراه پدرش به دهکده ماکوندو رفت. روستا در آن زمان فقط بیست خانوار داشت که در خانه‌‌های گلی کنار رودخانه زندگی می‌کردند. آبی زلال از روی سنگ‌هایی بزرگ، گرد و ...
گزارش 1 آدم‌ربایی
گزارش 1 آدم‌ربایی ماروخا پاچون و شوهرش آلبرتو وی‌یامیزار در اکتبر 1993 به من پیشنهاد کردند درباره شش ماه ربایش ماروخا و تلاش‌های سرسختانه آلبرتو برای آزادی او، کتابی بنویسم. طرح نخست، به پایان رسیده بود که فهمیدیم این آدم‌ربایی را نمی‌توان جدا از نه مورد آدم‌ربایی دیگر که هم‌زمان در کشور روی داده بود، مورد بررسی قرار داد، زیرا در واقع آن‌گونه ...
یادداشت‌های روزهای تنهایی
یادداشت‌های روزهای تنهایی دختری زیبا و لاغر بود؛ رنگ پوستش به رنگ نان و چشمانش مانند دو دانه بادام سبز... موهایش سیاه و بلند، که تا کمرش می‌رسید. بوی شرق از او می‌تراوید. می‌توانست بولیویایی و یا فیلیپینی باشد. لباسش، نشان دهنده ذوق و سلیقه موقر. ژاکت کتان سفید، بلوز ابریشم با رنگ‌های بسیار شفاف و گل‌دار. شلوار از جنس کتان و کفشی ...
مشاهده تمام رمان های گابریل گارسیا مارکز
مجموعه‌ها