فرمانده با خونسردی رفتن آنها را تماشا میکرد. او به همان اندازه که خودش را دچار مخاطره میکرد، دیگران را هم به خطر میانداخت. میگفت خیلیها کشته میشوند و این قانون جنگ است. اما افراد شجاع خیلی کمتر کشته میشوند...
سن نفرتانگیز (مجموعه 8 شاهکار داستان کوتاه از نویسندگان بزرگ جهان)
میلان کوندرا نویسنده چک در جایی مینویسد:
تنها ادبیات است که میتواند ما را از بیرحمانهترین و ملالآورترین جنبه زندگی یعنی روزمرهگی دور کند. یک رمان خوب یا داستانهای کوتاه به راحتی میتواند ما را از ملال تعطیلات، بیهودگی، روزمرهگی و نکبت زنده بودن (به هر قیمت) و خیلی نکبتهای دیگر دور کند و لختی در هزارتوهای روابط پیچیده بین انسانها، ...
پشه بینی دراز (کتابهای طلایی 5)
در بیشتر داستانهای این مجموعه، که به قلم نویسندگان بزرگ نوشته شدهاند، مطالب آموزندهای درباره زندگی وجود دارد و به همین سبب این گونه داستانها هرگز نمیمیرند. داستان برای بچهها نوشته بیجانی نیست؛ در خیال بچهها جان میگیرد و با آنها زندگی میکند. امید است خواندن این داستانها با بچهها گستره دید و بلندپروازی و شجاعت ببخشد و یاس و ...
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
باغ فتحآباد (36 داستان از داستاننویسان کرمان)
از مجموعههای گروهی داستان کرمان به کوشش علیاکبر کرمانینژاد...
10 سپتامبر
دیروز تلفنات مرد. تنها آدمها نیستند که میمیرند... شمارههای تلفن هم میمیرند. هر کسی اعداد مهم در زندگی اش را فراموش میکند: شماره پاسپورت، شماره پلاک آخرین ماشینی که خریده، شماره پلاک ماشین دوستش، مسافت زمین تا ماه و آمار مردم شهری که آنجا زندگی میکند. من نیز همان اعداد را فراموش کردهام و به غیر از آن پنج رقم. ...