فرمانده با خونسردی رفتن آنها را تماشا میکرد. او به همان اندازه که خودش را دچار مخاطره میکرد، دیگران را هم به خطر میانداخت. میگفت خیلیها کشته میشوند و این قانون جنگ است. اما افراد شجاع خیلی کمتر کشته میشوند...
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
بانوی دریاچه (داستانهای آمریکایی و داستانهای دیگر) مجموعه داستان
امروزه کمتر کسی است که اهمیت داستان کوتاه را به عنوان یک رشته هنری بیبدیل نادیده انگارد. داستان کوتاه همیشه بازگو کننده تجربههای تازه است و نویسندگان بزرگ جهان انواع گوناگونی از آن را به نام خود ثبت کردهاند. هر داستان معرف سبک نگارش و مکتب ادبی نویسنده آن است و بر مبنای ذهنیت خواننده به هنگام خواندن داستان، لذتی ...
عادت عشق (داستانهای کوتاه جهان 10)
گریان و نالان خودم را روی تختخواب انداختم. منتظر بودم مثل همیشه که گریه میکردم، سراغم بیاید. منتظر بودم بیاید و مرا در آغوش بگیرد، سرم را روی سینهاش بگذارد، و با لحنی که مختص خودش بود، بگوید :«وای وای، این چه کاریه؟ این آقا کوچولو کیه که داره گریه میکنه؟»
هنوز شب بود (داستانهایی برای یلدا) مجموعه داستان
شب یلدا.
انار است و من و هندوانه و برف.
و نیمرخ حافظ، پشت پنجرهام.
زلف آشفته.
خوی کرده.
مست،
اما نمیخندد.
شب یلدا انار است و من و هندوانه و برف.
و لحظهی بیدریغ فالی از حافظ.
از در صدای مشت میآید.
باز میکنم.
حافظ آمده است.
«خوی کرده... مست...»
نمیخندد.
نشان لیاقت عشق
... میگویند که این انعکاس کوه است،
ولی در حقیقت انعکاس زندگی است.
هر چیزی که بگویی یا انجام دهی، زندگی عینا به تو جواب میدهد.
داستانهای این مجموعه، از نویسندگان ناشناس انتخاب و گردآوری شده است؛ شاید آنها نیز با باقی نگذاشتن نامشان قصد داشتهاند که توجه و نگاه ما را صرفا به متن معطوف و گسترش بخشند. این کتاب مجموعه داستانهای ...