رمان خارجی - اسپانیا

کوری

(Ensaio sobre a cegueira)

کور شدم، کور شدم. فریادی‌ست وحشت‌آور دنیایی که همه ادعای بینایی می‌کنند، در حالی که همواره کورترین آدم‌ها آن‌هایی بودند که نمی‌خواستند ببینند نه آن‌هایی که به واقع نمی‌دیدند. این کوری سفید همه را به کام خود می‌کشد و در یک آن شعور و شرافت را از مردم می‌ستاند. دیگر نه تمدنی می‌ماند نه انسانیتی. تکنولوژی دیگر به کار نخواهد آمد و هول و هراس قلب هر انسانسی را چون چشمانش کور می‌کند. انتظار معجزه از آسمان در سیمای هر کسی مشهود است، اما آیا معجزه می‌تواند درمان‌گر این همه بی‌خردی باشد؟

شاپیکان
9786009579327
۱۳۹۵
۴۱۶ صفحه
۳۱۲ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
ژوزه ساراماگو
صفحه نویسنده ژوزه ساراماگو
۳۹ رمان ژوزه ساراماگو نویسندهٔ پرتغالی برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۸ میلادی است.ساراماگو در دهکده‌ای کوچک در شمال لیسبون در خانواده‌ای کشاورز به دنیا آمد، او دو سال بعد به همراه خانواده به لیسبون رفت و تحصیلات دبیرستانی خود را برای امرار معاش نیمه تمام گذاشت و به شغل‌های مختلفی نظیر آهنگری، مکانیکی و کارگری روزمزدی پرداخت. پس از مدتی نیز به مترجمی و نویسندگی در روزنامه ارگان حزب کمونیست پرتغال مشغول شد. اگرچه اولین رمان او به نام کشورگناه ...
دیگر رمان‌های ژوزه ساراماگو
نقاشی
نقاشی اینکه نویسنده‌ای چنان بدرخشد که آثارش در مدت کوتاهی پس از چاپ نایاب شود، بدون تردید نشان دهنده اوج هنر و آفرینش است و ژوزه ساراماگو به این اوج رسیده است. کتاب نقاشی؛ ماجرایی کوبنده، صریح و تاثیرگذار است. احساسات و عواطف، تخیل و واقعیت، عشق و رویدادهای سیاسی زمینه اصلی این رمان بیادماندنی است.
برخاسته از گور
برخاسته از گور
سفر آقای فیل
سفر آقای فیل در اواسط قرن شانزدهم، پادشاه پرتغال، خوان سوم، به پسر عموی خود، ماکسیمیلیانوی اتریشی یک فیل آسیایی به نام سالومون هدیه داد. این رمان سفر حماسی این فیل است که به خاطر تمایلات خاندان سلطنتی و استراتژی‌های نامعقول آن ناگزیر اروپا را زیر پا می‌گذارد. سفر فیل کتابی تاریخی نیست، تلفیقی است از واقعیت و خیال که به عنوان مجموعه‌ای ...
مرد اسب
مرد اسب صندلی شروع به افتادن کرد، شروع به پایین آمدن، شروع به کج شدن، شروع به سقوط کردن، شروع به باز شدن، ولی نه به معنای واقعی واژه‌ها باز شدن یا باز کردن، به معنای گشودن یا برداشتن بندهاست. خوب، در مورد صندلی نمی‌توان گفت که بند دارد. اگر هم داشته باشد، برای نگه داشتن صندلی شروع به افتادن می‌کنند، و ...
داستان جزیره ناشناخته
داستان جزیره ناشناخته «چه کسی به تو گفته است، پادشاه، که هیچ جزیره ناشناخته‌ای باقی نمانده است، همه آن‌ها روی نقشه‌ها هستند، روی نقشه‌ها فقط جزیره‌های شناخته شده هستند، و کدام جزیره ناشناخته است که تو جویای آنی، اگر می‌توانستم به تو بگویم، آن وقت ناشناخته نبود، شاه پرسید جدی‌تر این‌بار، از که شنیدی که درباره آن سخن بگوید، از هیچ‌کس، در این ...
مشاهده تمام رمان های ژوزه ساراماگو
مجموعه‌ها