رمان خارجی

رئیس حوزه انتخاباتی شماره چهارده،‌ بعد از این‌که چتر خیس را با خشونت تمام بست و بارانی‌اش که زیاد به دردش نمی‌خورد از تن در آورد، غرولندکنان گفت: هوای بدی برای زمان رای‌گیری است. او مجبور شده بود چهل‌متری فاصله بین محل پارک اتومبیلش تا در ورودی را با عجله طی کند و حالا طوری وارد اتاق شده بود که قلبش می‌خواست از دهنش بیرون بپرد. امیدوارم آخرین نفر نبوده باشم، او این جمله را به آقای منشی گفت که تمام این مدت بدن خود را تا حدودی پوشانده بود و جلوی در انتظارش را می‌کشید. باران به شدت می‌بارید و باد تندی که در حال وزیدن بود، قطرات باران را چون گردابی در هوا می چرخاند. بر روی زمین هم سیلابی به راه افتاده بود.

رادمهر
9789641167495
۱۳۸۹
۲۸۴ صفحه
۱۵۵۷ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
ژوزه ساراماگو
صفحه نویسنده ژوزه ساراماگو
۳۹ رمان ژوزه ساراماگو نویسندهٔ پرتغالی برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۸ میلادی است.ساراماگو در دهکده‌ای کوچک در شمال لیسبون در خانواده‌ای کشاورز به دنیا آمد، او دو سال بعد به همراه خانواده به لیسبون رفت و تحصیلات دبیرستانی خود را برای امرار معاش نیمه تمام گذاشت و به شغل‌های مختلفی نظیر آهنگری، مکانیکی و کارگری روزمزدی پرداخت. پس از مدتی نیز به مترجمی و نویسندگی در روزنامه ارگان حزب کمونیست پرتغال مشغول شد. اگرچه اولین رمان او به نام کشورگناه ...
دیگر رمان‌های ژوزه ساراماگو
درنگ مرگ
درنگ مرگ این داستان از جایی شروع می‌شود که مرگ سراغ افراد یک سرزمین نمی‌رود و تا مدتی هیچ مرگی در محدوده جغرافیایی سرزمین مورد بحث گزارش نمی‌شود. این مساله با واکنش‌ها و محاسبات تازه‌یی همراه است. نگاه طنزآمیز نویسنده به دست و پا زدن انسانی که ناگهان پس از تاریخ سرشار از کلیشه نابودی و مرگ، به بی‌مرگی دست یافته است، ...
روشنایی
روشنایی ساراماگو رفت تا زمانی را که در اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 نوشته بود بیاورد، رمانی که از همان زمان گم شده بود و وقتی برگشت کتاب روشنایی زیر بغلش بود. در واقع یک دسته کاغذ تایپ شده اما کاغذها نه رنگ و رو رفته و زردشده بودند و نه آسیب دیده بودند، گویی زمان برای این کتاب ...
بینایی
بینایی رئیس حوزه انتخاباتی شماره چهارده،‌بعد از این‌که چتر خیس را با خشونت تمام بست و بارانی‌اش که زیاد به دردش نمی‌خورد از تن در آورد، غرولندکنان گفت: هوای بدی برای زمان رای‌گیری است. او مجبور شده بود چهل‌متری فاصله بین محل پارک اتومبیلش تا در ورودی را با عجله طی کند و حالا طوری وارد اتاق شده بود که قلبش ...
ماریا آنا خوسیفا
ماریا آنا خوسیفا
ماریا آنا خوسیفا
ماریا آنا خوسیفا
مشاهده تمام رمان های ژوزه ساراماگو
مجموعه‌ها