رمان خارجی - اسپانیا

ژنرال در هزارتوی خویش

این داستان به ماه‌های پایانی زندگی سیمون بولیوار رهبر جنبش استقلال‌ طلبانه در آمریکای جنوبی می‌پردازد. "بولیوار" فرمانده آزادی‌‌خواه و سیاستمدار ونزوئلایی است که رهبری جنبش‌‌هایی استقلال‌‌طلبانه را در آمریکای جنوبی بر عهده داشت. در این اثر، زندگی شخصیتی به تصویر کشیده می‌شود که مخاطب در سراسر داستان با او احساس همدردی می‌کند. بولیوار مردی سالخورده، از نظر جسمانی بیمار و از لحاظ روحی، خسته و افسرده است. این رمان، زندگی او را در پیچ و خم‌های زندگی‌اش، از طریق روایت خاطرات، به خواننده نشان می‌دهد. دریا، به عنوان نمادی برای زندگی جدید و جهانی تازه، به کار رفته، اما هر چه ژنرال بیشتر به سمت مقصدش، کلمبیا، پیش می‌رود، شانس کمتری برای پیشروی و رسیدن به مقصد در برابر خود می‌بیند...

آریابان
9789647196543
۱۳۹۵
۲۸۰ صفحه
۲۴۹ مشاهده
۰ نقل قول
گابریل گارسیا مارکز
صفحه نویسنده گابریل گارسیا مارکز
۸۰ رمان گابریل خوزه گارسیا مارکِز رمان‌نویس، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی است. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور است و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی می‌کند. او در سال ۱۹۴۱ اولین نوشته‌هایش را در روزنامه‌ای به نام Juventude که مخصوص شاگردان دبیرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصیل رشتهٔ حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت و همزمان با روزنامه آزادیخواه ال‌اسپکتادور ...
دیگر رمان‌های گابریل گارسیا مارکز
داستانی مرموز
داستانی مرموز گابریل گارسیا مارکز این رمان را در سال‌های جوانی و به شکل داستانی دنباله‌دار برای مطبوعات نوشته است. بعدها بخش عمده‌ای از مقالات و داستان‌های او، از جمله همین رمان، در کتابی با عنوان نوشته‌های کرانه‌ای منتشر شد. مارکز با بهره از باورهای بومی، تخیل کم‌نظیر و گونه‌های مختلف نوشتن از داستانی مرموز رمانی جذاب و تامل‌برانگیز پدید آورده است.
زندگی می‌کنم تا گزارش دهم
زندگی می‌کنم تا گزارش دهم زندگی کردن. به مفهوم زنده بودن نیست. خاطراتی است که باید گزارش شود.
از اروپا و آمریکای لاتین
از اروپا و آمریکای لاتین کتاب از اروپا و آمریکای لاتین مجموعه نوشته‌ها و مقالات گابریل گارسیا مارکز است که طیف گسترده‌ای از موضوعات را در بر می‌گیرد و هر نوشته آن را می‌توان مانند داستانی مستقل خواند.
عشق در روزگار وبا
عشق در روزگار وبا نگاه ناخدا به سمت فرمینا داثا چرخید و بر پلک‌هایش نخستین بارقه‌های یخچه‌های زمستانی را تشخیص داد. سپس فلورنتینو آریثا را برانداز کرد، با سلطه خلل‌ناپذیرش بر خویش و عشق تهورآمیزش، و تردیدی دیر هنگام گریبانش را گرفت که باعث هراسش شد: آنچه حد و مرز نمی‌شناسد زندگی است نه مرگ. ازش پرسید: "خب، جنابعالی خیال می‌کنید تا کی می‌توانیم ...
قدیس
قدیس آنچه این اثر را از سایر آثار مارکز متمایز می‌سازد، محل وقوع حوادث و فضای داستان‌هاست. به این معنی که داستان‌های این مجموعه، بدبیاری‌های مردمان آمریکای لاتین در مکان‌هایی دور دست و در اروپا را تصویر می‌کند و نویسنده با الهام از حرفه روزنامه‌نگاری که اهمیت بسیاری برای آن قایل است با گذری از نئورئالیسم به رئالیسم جادویی، خاطرات اعجاب‌آور ...
مشاهده تمام رمان های گابریل گارسیا مارکز
مجموعه‌ها