رمان خارجی

عشق در سال‌های وبا

(Amor en las tlempos del)

روزگار
9789643740276
۱۳۸۵
۵۲۸ صفحه
۲۹۰۲ مشاهده
۱ نقل قول
گابریل گارسیا مارکز
صفحه نویسنده گابریل گارسیا مارکز
۸۰ رمان گابریل خوزه گارسیا مارکِز رمان‌نویس، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی است. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور است و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی می‌کند. او در سال ۱۹۴۱ اولین نوشته‌هایش را در روزنامه‌ای به نام Juventude که مخصوص شاگردان دبیرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصیل رشتهٔ حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت و همزمان با روزنامه آزادیخواه ال‌اسپکتادور ...
دیگر رمان‌های گابریل گارسیا مارکز
زنده‌ام که روایت کنم
زنده‌ام که روایت کنم زنده‌ام که روایت کنم، بی‌شک، یکی از کتاب‌های انگشت‌شماری است، که طی دهة گذشته، میلیون‌ها نفر از شیفتگان ادبیات ناب و والا چشم به راهش بوده‌اند: بازآفرینی موجز دوران سرنوشت ساز زندگی گابریل گارسیا مارکز. در این روایت پرشور، نویسندة نامدار کلمبیایی و برندة جایزة نوبل ادبیات در 1982 خاطرات دوران کودکی، نوجوانی و نخستین سال‌های جوانی‌اش را، با صداقتی ...
سفر خوش آقای رئیس‌جمهور و 21 داستان دیگر
سفر خوش آقای رئیس‌جمهور و 21 داستان دیگر رئیس‌جمهور طی سفرش با یکی از طرفداران خود روبرو می‌شود و از طریق او به حقایقی پی می‌برد که...
ساعت شوم
ساعت شوم پلیسی که پشت در را گرفته بود، در را باز کرد. تفنگش را قراول رفت و سوت کشید. 2 پلیس به طرف مهتابی دویدند و چندین تیر هوایی شلیک کردند. مردم دو طرف خیابان پراکنده شدند. در این وقت زنی شیون‌کنان از گوشه‌ای پیدا شد. شهردار مادر پپه آمادور را شناخت. با یک جست وارد قرارگاه شد. و از روی ...
عشق در روزگار وبا
عشق در روزگار وبا نگاه ناخدا به سمت فرمینا داثا چرخید و بر پلک‌هایش نخستین بارقه‌های یخچه‌های زمستانی را تشخیص داد. سپس فلورنتینو آریثا را برانداز کرد، با سلطه خلل‌ناپذیرش بر خویش و عشق تهورآمیزش، و تردیدی دیر هنگام گریبانش را گرفت که باعث هراسش شد: آنچه حد و مرز نمی‌شناسد زندگی است نه مرگ. ازش پرسید: "خب، جنابعالی خیال می‌کنید تا کی می‌توانیم ...
تدفین مادربزرگ
تدفین مادربزرگ هیچ‌کس نمی‌توانست تصور کند که امکان دارد مادربزرگ روزی بمیرد، مگر افراد قبیله و خود او که دل نگرانی‌های ناشی از پیری پدر آنتونیو ایسابل، او را بر می‌انگیخت. اما امیدوار بود که مانند مادربزرگ مادری‌اش، که در دوران جنگ 1875 در آشپزخانه اقامتگاهش سنگر گرفته بود و با یک دسته از گشتی‌های سرهنگ آئورلیانو بوئندیا مقابله کرده بود، صدوبیست‌سال ...
مشاهده تمام رمان های گابریل گارسیا مارکز
مجموعه‌ها