دود و غبار و فریاد و هیاهو؛ یکی دو خانه در آتش است و از درها و پنجرههای آنها دود بیرون میزند. جمعیتی دوان دوان و ترسیده و بعضی خندان و هیجانزده به تماشا آمده است. از خانه زنانی سربرهنه و بعضی پابرهنه سرفهکنان و بعضی سیاهشده از خفگی جبغکشان بیرون میدوند و هنوز نرسیده، جلوی خانه در حلقهای از مردان خشمگین میافتند که با کمربند و چوب و پنجهبکس آنها را میزنند...