۳ رمان
میراسدالله کارش را به عنوان نویسنده از سال ۱۳۷۲ شروع کرد و آثاری را در زمینهٔ شعر و قصه کوتاه نگاشت. او بهعنوان روزنامهنگار کارش را از سال ۱۳۸۳ درهفتهنامه چلچراغ آغاز کرد و دبیر صفحات موسیقی جهان و هنرهای تجسمی بود. وی همچنین در روزنامههای شرق و اعتماد به صورت پراکنده مطالبی را نگاشتهاست.
میراسدالله اولین نمایشگاه نقاشیاش را در سال ۱۳۷۳ در تهران و در نگارخانه نقش جهان برپا کرد و بعد از آن چندین نمایشگاه نقاشی ...
همین روزها
آن شب خوابم نبرد. تصور اینکه دکتر تیمور شاعرپیشه، روزها چشم مردهها را در میآورد و شبها اشعار عاشقانه میسراید، ناممکن بود. صبح روز بعد از او خواستم مرا با خودش به بانک چشم ببرد. ولی نپذیرفت. عاقلتر از آن بودم که اصرار کنم. به جایش سه ماه آزگار، تمام وقتم را با تیمور گذراندم تا اعتمادش را جلب کنم ...
قصه عشقی نیمآدم و درناز
نیمآدم پس از جدایی از ماهرخ و دیو دروغ رفت و رفت تا رسید به یک آبادی که همه مردمش خواب بودند. هیچکس سر زمینهای زراعی نبود و در کوچههای ده هم جنبدهای دیده نمیشد.