«مهرگان» بود که سرنوشتمان بهم گره خورد. در زوزهایی که ایران با فقر و بیعدالتی و آشوب دست و پنچه نرم میکرد، ، شروع یک عاشقانه به یک معجزه میماند؛ آن هم برای من که همیشه خود را ار قدرت سیاست دور نگه داشته بودم و پوریا که به عنوان ولیعهد ایران آیندهاش را به کشورش بخشیده بود. هر چند بعید میدانم این عاشقانه در تاریخ ماندگار شود اما آوازه پادشاه دادگر ساسانی، داستان ما را به گوش آیندگان خواهد رساند. آری! ما در کنار هم تاریخ راثبت خواهیم کرد...! «سرگذشت آب و آتش» روایتگر تاریخ ایران در آخرین سالهای شکوه تمدن ساسانی است. دورانی طلایی از تاریخ کشورمان که در قالب داستانی عاشقانه به تصوری کشیده شده است.