پیچیدگی شهر آن است که هم قفس است و هم رهایی. شهر گاهی چنان تنگ میشود که راهی به جز فرار از او نیست و گاهی چنان پذیرا که جایی چون آغوش او نه. شهرها پوشیدهاند از هزار تناقض: چرا دوستشان داریم؟ چرا دوست داشتنمان را نمیفهمند؟ چرا چنان نیست که درخور عشقمان باشند؟ این همه دلبستگی به شهرها از کجا میآید؟...