میامی گرم و مرطوب بود و بادی که از خاک اورگلیدز میوزید دم صبحی هم پشهها را با خود میآورد. راجر گفت: «به محض اینکه بشه از اینجا میریم. فقط باید یه کم پول جور کنم. چیزی از ماشین سر در میآری؟»
ـ «نه خیلی»...
۳۷ رمان
ارنِست میلر هِمینگوی از نویسندگان برجستهٔ معاصر ایالات متحده آمریکا و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات است. وی از پایهگذاران یکی از تأثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به «وقایعنگاری ادبی» شناخته میشود.
ارنست همینگوی همه عمرش سرگرم ماجراجویی بود. از زخمیشدن در ایتالیا بر اثر اصابت ۲۰۰ تکه ترکشگلوله نیروهای اتریشی در خلال جنگ جهانی اول تا شرکت در خط مقدم جبهههای جنگ داخلی اسپانیا یا سفرهای توریستی به حیاتوحش آفریقا تا ماهیگیری و شکار حیوانات وحشی و زندگی در کوبا. این روحیه ...
شکستناپذیر و 8 داستان دیگر
من صدای فریدمن را شنیدم که فریاد زد: مراقب خودت باش. جیمی. والکات نزدیک جک آمد، در حالی که به او نگاه میکرد. جک با دست چپ به طرف او ضربهای پرتاب کرد و والکات سرش را تکان داد. او جک را از پشت روی طناب گیر انداخت، و او را برانداز کرد و سپس با یک هوک چپ خیلی ...
زنگها برای که به صدا در میآید
بر روی چمنهای کنار جنگل دراز کشیده و چانه را روی دستها گذاشته بود و به اطراف مینگریست. آب جویبار آرام و منظم از کوه سرازیر میگردید ولی از آن نقطه به بعد از سراشیبی نیز با قوت و سرعت رو به پایین میرفت. او نقشههای نظامی را بیرون آورد و در جلوی خود گسترد. رفیقش مردی سالخورده، کوتاه قد ...
تابستان خطرناک
تابستان خطرناک آخرین کتاب ارنست همینگوی است. این نوشته قبل از مرگ همینگوی از یک دستنوشته 75000 کلمهای گرفته شده است. در هنگام چاپ حدود 20000 کلمه آن حذف شده است.
آدمکشها
هر دو از در زدند بیرون. جورج از پنجره نگاهشان کرد که از زیر تیر چراغبرق رد شدند و رفتند آنطرف خیابان. با آن پالتوهای چسبان و کلاههای لبهدارشان، شبیه هنرپیشههای نمایشهای واریته بودند.