رمان خارجی - فرانسه

بازی دوستانه

(La consolante)

او همیشه خود را به دور از جمعیت نگه می‌داشت... آنجا، به دور از نرده‌ها، دور از دسترس ما، با نگاهی تب‌دار و دست به سینه، حتی بیشتر از دست به سینه، با دست‌های بسته، قفل شده در هم، گویی سردش بود یا دردی در شکم حس می‌کرد. انگار به خودش می‌چسبید تا نیفتد. او با همه ما روبه‌رو می‌شد، اما به هیچ‌کس نگاه نمی‌کرد. در حالی که یک پاکت خرید را محکم روی قلبش گرفته بود، به دنبال پسربچه‌ای تنها می‌گشت. می‌دانستم که توی پاکت یک نان شکلاتی بود و هربار از خودم می‌پرسیدم که له نشده است، آن‌قدر که... بله، خودش را محکم به آن می‌گرفت، به زنگوله، به تحقیر آن‌ها، به پیچ از طرف نانوایی و به همه آن لکه‌های کوچک چربی که مانند مدال‌هایی غیرمنتظره به پشت لباسش چسبیده بودند. غیرمنتظره...

شمشاد
9786008392620
۱۳۹۷
۵۶۰ صفحه
۴۸۷ مشاهده
۰ نقل قول
آنا گاوالدا
صفحه نویسنده آنا گاوالدا
۲۳ رمان آناگاوالدا نویسنده ی موفق فرانسوی است، که از همان دوران کودکی اش شاهد فرسایش عشق در روابط زناشویی بوده است. دخترک نوجوانی بود که والدینش از یکدیگر جدا شدند. در نوجوانی کار می کرد کارهایی از قبیل پیشخدمتی، فروشندگی،بازاریابی آزانس املاک،صندقداری و گل آرایی . و همان جا بود که آموخت: ((زندگی را آموختم.دسته گل های کوچک برای همسران و دسته گل های بزرگ برای معشوقه ها...)). در 22 سالگی با یک دامپزشک فرانسوی ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو فرزند ...
دیگر رمان‌های آنا گاوالدا
دوستش داشتم
دوستش داشتم دست در دست هم پاریس را زیر پا گذاشتیم. از تروکادرو تا جزیره سیته در امتداد رود سن رفتیم. عصر فوق‌العاده‌ای بود. هوا گرم بود و نور ملایم. خورشید خیال غروب کردن نداشت. مثل دو توریست بودیم: بی‌خیال، شگفت‌زده. کت‌ها روی شانه و انگشت‌ها گره خورده در یکدیگر. شهرم را دوباره کشف می‌کردم. همه‌چیز رنگی از خیال داشت. نه این ...
زندگی بهتر (مجموعه 2 داستان) مجموعه داستان
زندگی بهتر (مجموعه 2 داستان) مجموعه داستان در این کتاب گاوالدا ما را درگیر دو جوانی می‌کند که خوشبخت نیستند و تصمیم می‌گیرند همه چیز را تغییر دهند. « ماتیلد» و «یان» ترجیح می‌دهند اشتباه کنند تا این که هرگز زندگی نکنند. در طی داستان شخصیت‌ها تردید می‌کنند، می‌‌ایستند و دوباره آغاز می‌کنند و در می‌یابند که زندگی همین است و اگر روزی زندگی طمعش را از ...
مجموعه داستان‌های آنا گاوالدا
مجموعه داستان‌های آنا گاوالدا زبان فارسی ...
دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد
دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد مجموعه داستانی است که بلافاصله پس از انتشار به موفقیت بزرگ در دنیای ادبیات دست یافت. داستان‌ها هم خارق‌العاده‌اند، هم گزنده و در عین حال غم‌انگیز، جذاب و تا اندازه‌ای غیرمعمول. در هر داستان، عشق همچون زندگی موضوع اساسی است، عشقی که هم دل‌انگیز و اسرارآمیز است و هم دردآور و صدمه‌زننده...
دوستش داشتم
دوستش داشتم «چی گفتی؟» «گفتم با خودم می‌برمشان. بهتر است کمی از این‌جا دور باشند..» مادر شوهرم پرسید: «کی؟» «همین حالا» «حالا؟ الان منطقی فکر نمی‌کنی...» «چرا، کاملا منطقی هستم.» «چی می‌گی؟ ساعت نزدیک یازده است! پی‌یر، تو...» «سوزان، روی صحبتم با کلوئه است. گلوئه به من گوش کن. دلم می‌خواد شما را از این‌جا ببرم. موافقی؟» من چیزی نمی‌گویم. «به نظرت ...
مشاهده تمام رمان های آنا گاوالدا
مجموعه‌ها