ادبیات نوجوان

قصه‌هایی برای 10 ساله‌ها

(Stories for 9 years)

قصه‌هایی برای ده ساله‌ها، مجموعه 9 قصه است. قصه‌هایی مثل: مادربزرگ دزد دریایی، پسری که با دلفین‌ها شنا می‌کند و دوقلوهایی که مومیایی مصری را می‌گیرند را بخوان! همان‌طور که از اسم قصه‌ها پیداست، هر قصه حال و هوای خاصی دارد و این تنوع باعث می‌شود که این مجموعه بسیار جذاب و سرگرم‌کننده باشد. بهتر است قصه‌ها را بخوانید، تا هم لذت ببرید و هم به درستی حرف ما برسید.

لاله جعفری
قدیانی
9786002510808
۱۳۹۵
۱۶۸ صفحه
۱۱۰ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
هنوز شب بود (داستان‌هایی برای یلدا) مجموعه داستان
هنوز شب بود (داستان‌هایی برای یلدا) مجموعه داستان شب یلدا. انار است و من و هندوانه و برف. و نیم‌رخ حافظ، پشت پنجره‌ام. زلف آشفته. خوی کرده. مست، اما نمی‌خندد. شب یلدا انار است و من و هندوانه و برف. و لحظه‌ی بی‌دریغ فالی از حافظ. از در صدای مشت می‌آید. باز می‌کنم. حافظ آمده است. «خوی کرده... مست...» نمی‌خندد.
نقش 82 (داستان‌های برگزیده جایزه هوشنگ گلشیری)
نقش 82 (داستان‌های برگزیده جایزه هوشنگ گلشیری)
باغ سیب باران و چند داستان دیگر (20 قصه از 15 نویسنده ارمنی) مجموعه داستان
باغ سیب باران و چند داستان دیگر (20 قصه از 15 نویسنده ارمنی) مجموعه داستان بابا مارتین با چنان چهره گرفته و غیظ‌آلودی حرف می‌زد که نونوفر هراسان دور شد و ناراحت از این که باعث عصبانیت او شده است، به درون اتاق رفت. پیرمرد همچنان بگومگویش با دخترها را به یاد می‌آورد و از جسارت آن‌ها متعجب می‌شد. چنین به نظرش می‌آمد که دخترانش او را دوست ندارند و دل‌شان می‌خواهد که او همیشه ...
رقص روی سنجاق (مجموعه 63 داستان کوتاه کوتاه)
رقص روی سنجاق (مجموعه 63 داستان کوتاه کوتاه) او ملکه 1 دنیای کهنه و قدیمی بود که اجدادش را با گیوتین در مرکز پاریس گردن زده بودند و من 1 تیرباران شده cracow طراح مد تازه به دوران رسیده بودم که اجدادم در حول و حوش شهر کراکو بودند. اما گور پدر این چیزها، مهم این بود که عاشق هم بودیم...
برج بلور (مجموعه داستان‌های کوتاه آمریکای لاتین)
برج بلور (مجموعه داستان‌های کوتاه آمریکای لاتین) هر شب خواب ارلیندا را می‌دیدم. هر روز به دیدار او می‌رفتم و از بچه‌ها برایش می‌گفتم و از خانه‌ی جدیدمان به او می‌گفتم که دلم هوایش را کرده. هر هفته صلیب را بیرون می کشیدم و دوباره می‌کاشتم تا با نشست گل خم نشود و فرو نرود. از خانه‌ی جدیدمان همه جا و همه چیز را می‌دیدم و به ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها