اگر یکی بیاید موهای دستش را بتراشد، یقین دارم میتواند چند قلممو بسازد. شاید برحسب اتفاق قلممو بیفتد دست نقاش هنرمندی از سردرد، طرحی تاریخی بیندازد روی بوم. عکس آدم گمنامی یا هر چیز دیگری که ممکن است مقدس باشد.
دماغ (گزیدهای از بهترین داستانهای کوتاه روس)
بسیاری از بهترین رمانها و داستانهای کوتاه دنیا به نویسندگان گذشته روسیه تعلق دارند. داستانهای این مجموعه، گزیدهای است از چند کتاب که میتوان آنها را جزو بهترین داستانهای کوتاه روس در ادوار مختلف دانست. کنار هم قرار گرفتن آثار این نویسندگان بزرگ، موجب میشود تا تنوع نگاه و سبک و نیز نقاط اشتراک پیدا و پنهانی را در آثارشان ...
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
1 سرباز ساده ملکه
میخوام برم از ملکه بپرسم. میخوام هرچی میدونم رو واسش تعریف کنم و ازش بپرسم که چی درسته و چی غلط. اگه بهم چشمک بزنه، خوب، اون وقت دیگه توی دردسر افتادهم. این منم، سیموس تاد، متولد 1955، یه سرباز ساده ملکه و همین و بس. این اظهارنامه منه، هم صادقانه است و هم عین واقعیت. اگه با چشمای خودم ...
لرزش مرگ (مجموعه داستانهای پلیسی)
داستانهای این مجموعه که توسط هیچکاک و نویسندگان مورد حمایت او نوشته شدهاند خواننده را با دنیایی سیاه و دلهرهآور که گاه با طنزی سیاه و مهلک عجین میباشند، آشنا میکند و در بیشتر کشورهای جهان بارها منتشر شدهاند.
میان فنجانهای قهوه (داستانهای کوتاه از نویسندگان روز جهان)
داستانهای مجموعه ”میان فنجانهای قهوه“ از میان دهها داستان برچین و ترجمه شدهاند و ملاک انتخاب این آثار محتوای ادبی غنی، تنوع مضامین، قوت تکنیکی اثر و جدید بودن داستانها بوده است. این مجموعه ده داستان را از ده نویسنده معاصر (اورهان پاموک، سام شپرد، آلیس مونرو، توبیاس وولف، گیلرمو مارتینز، جولین بارنز، جورج ساندرز، دیوید فاستر والاس، نادین گوردیمر ...