رمان خارجی - شرق دور

مردان بدون زن

(Verhalen mannen zondr vrouw De broodjesroof)

داستان مردان بدون زن موراکامی به یکی از بزرگ‌ترین موضوعات زندگی به نام عشق پرداخته و توانسته با مهارتی خاص، به طور سیال و مفصل حالات انسانی را، از تمام جهات بررسی نماید و به شکل داستانی زیبا آن را به تصویر بکشد. موراکامی در مورد کتاب مردان بدون زن می‌گوید: «من در مورد داستان «مردان بدون زن» سعی کرده‌ام دنیای مردانی را به تصویر بکشم که مدام در زندگی‌شان به دلیل انتخاب‌های نادرست و تصمیم‌گیری‌های غلط... هر بار شکسته و ترک‌دار شده‌اند. مردان بدون زن، داستان مردانی افسرده و اندوهگین است. مردانی تنها و دردمند، مردانی بدون رنگ.»

مروارید
9789641914754
۱۳۹۷
۱۳۲ صفحه
۱۶۵۲ مشاهده
۰ نقل قول
هاروکی موراکامی
صفحه نویسنده هاروکی موراکامی
۷۶ رمان موراکامی در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو ژاپن به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه هنرهای نمایشی واسدا رفت. در سال ۱۹۷۱ با همسرش یوکو ازدواج کرد و به گفته خودش در آوریل سال ۱۹۷۴ در هنگام تماشای یک مسابقه بیسبال، ایده اولین کتاب‌اش به آواز باد گوش بسپار به ذهنش رسید. در همان سال یک بار جاز در کوکوبونجی توکیو گشود. در سال ۱۹۷۹ اولین رمانش به آواز باد گوش بسپار منتشر شد و در همان سال جایزه ...
دیگر رمان‌های هاروکی موراکامی
فایل صوتی سرزمین عجایب بیرحم و ته دنیا
فایل صوتی سرزمین عجایب بیرحم و ته دنیا از حرف‌های سایه ‹‹... می‌گویی تو این شهر نه دعوایی است و نه نفرتی یا میلی. این رویای قشنگی است. من هم بدون شک طالب سعادت توام. اما غیاب دعوا یا نفرت یا میل هم‌چنین به معنای آن است که ضد آن‌ها هم نیست. نه شادی، نه پیوند و نه عشق. فقط آن‌جا که دلسردی و افسردگی و غم هست ...
پرنده کوکی و زن سه‌شنبه
پرنده کوکی و زن سه‌شنبه والدینش آدم‌های خوبی بودند، خیلی شایسته ـ اصلا شاید کمی بیش از حد شایسته. پدرش یکی از مدیران اجرایی یک شرکت نفتی بود. از آنجایی که پدر من هم یک زنجیره پمپ بنزین در شیزوئوکا داشت، این امر بدون شک یک تفاهم آشکار بین خانواده‌ها محسوب می‌شد. مادر طرف با یک سینی چای زیبا از ما پذیرایی کرد.
1 عضو غیروابسته
1 عضو غیروابسته «من اون‌قدر دوستش دارم که تمام چیزایی که تا حالا برام لذت‌بخش بودن، دیگه در نظرم خسته‌کننده و مسخره‌ان؛ دیگه دلم نمی‌خواد ورزش کنم؛ حوصله ندارم برم لباس بخرم؛ حتی می‌ترسم بشینم پشت پیانو، درش رو باز کنم؛ دیگه میلی به غذا خوردن ندارم؛ ساکت می‌شینم و فقط نگاه می‌کنم. اگر قلب اون بزنه قلب من هم این‌جا می‌زنه؛ درست ...
1Q84
1Q84 Am himmel standen zwei monde. Ein grober und ein kleiner. Nebeneinander. der grobe war der ihr vertraute gute alte mond. er war fast voll und gelb. aber neben ihm befand sich ein weiterer mond der ihr ganz und gar nicht vertraut war.
چاقوی شکاری
چاقوی شکاری داستان بلند چاقوی شکاری همانند دیگر آثار موراکامی نگاهی دقیق به روان انسان معاصر دارد. این بار جوانی آمریکایی که روی صندلی چرخ‌دارش نشسته است از توهمی رنج‌آور سخن می‌گوید.
مشاهده تمام رمان های هاروکی موراکامی
مجموعه‌ها