در کهکشانی که جریان به آن قدرت داده، همه موهبت دارند. سایرا خواهر حاکم ستمگر و بی‌رحم مردم شوتت است. موهبت سایرا برای او درد و قدرت به همراه دارد، چیزی که برادرش از آن سوء استفاده و از سایرا برای شکنجه کردن دشمنانش استفاده می‌کند؛ اما سایرا چیزی فراتر از یک شمشیر در دست برادرش است: او جان‌سخت، سریع و باهوش‌تر از چیزیست که برادرش فکر می‌کند. آکوس پسر یک کشاورز و پیشگوی سیاره ملی یخ‌زده توواست. آکوس که توسط موهبت جریان غیرمعمولش محافظت می‌شود، فردی بخشنده و وفاداری او به خانواده‌اش بی‌پایان است. وقتی او و برادرش توسط سربازان دشمن (شوتت‌ها) دزدیده می‌شوند، آکوس مستاصل است که برادرش را به هر قیمتی شده، فراری دهد. آن زمان است که آکوس به دنیای سایرا وارد می‌شود و به نظر می‌رسد دشمنی بین سرزمین‌ها و خانواده‌هایشان، رفع‌نشدنی است. آیا این دو به هم کمک می‌کنند تا زنده بمانند، یا یکدیگر را نابود خواهند کرد؟ نشانه را حک کن، تابلویی نفس‌گیری که ورونیکا راث از قدرت دوستی و عشق، در کهکشانی مملو از موهبت‌های پیش‌بینی‌نشده به تصویر کشیده.
