رمان ایرانی

درازکش در ساعت خواب

چشم‌هایم را می‌بندم. صدای رجب‌پور می‌آید: «اینا کی‌ان استاد؟ چی کاره‌ایم امشب؟» صدایی که شبیه صدای همان بچه ریقوی کلاس آدمخوارهاست می‌گوید: «سلام آقا، من... کیفه رو...» دوست دارم چشم باز کنم ببینم هنوز همه‌چیز مثل هفت سال پیش است. هنوز من به طرف خانه ندویده‌ام و هنوز کتایون مولایی را ندیده‌ام. یا چشم باز کنم ببینم همه‌چیز مثل دیروز است. هنوز عکسشان را ندیده‌ام و دارم با کتایون خیلی معمولی زندگی می‌کنم. زندگی معمولی، رابطه معمولی، حرف‌های معمولی... و من لابلای این همه معمولی، خوشحالم.

هیلا
9786005639711
۱۳۹۷
۱۶۸ صفحه
۲۲۷ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های زهرا شاهی
پیچ
پیچ رمانِ پیچ نوشته‌ زهرا شاهی اثری ا‌ست درباره‌ زنی که نمی‌تواند دنیا را به تملکِ خود درآورد. شاهی در این رمان با زبانی طنزآلود و ایجادِ موقعیت‌های گاه متناقض رابطه‌ خاصی میانِ زن و شوهرِ آرمان‌گرای عجیبش ساخته که درش جنسی از بلاتکلیفی در رابطه وجود دارد. رمان با جست‌وجوی قهرمانش آغاز می‌شود برای فرا رفتن از زندگی روزمره. زندگی‌ای ...
مشاهده تمام رمان های زهرا شاهی
مجموعه‌ها