جک سرباز کهنه کار که سالهای زیادی را در جنگ گذرانده، در بستر بیماری است و امیدی به زنده بودن ندارد. پزشکان مرگ او را حتمی دانستهاند. او به بیماری مهلکی مبتلاست، از همین رو به وداع با زندگی میاندیشد. در همین حال تمام افکارش درگیر سرنوشت خانوادهاش پس از مرگ اوست. خانوادهای که تمام دارایی او در دنیا هستند. همسرش عاشقانه دوستش دارد و سه فرزند دارند که کوچکترین آن ها جکی دو ساله است. جک همواره غمگین است که چرا زمان زیادی را با خانوادهاش سپری نکرده است. در این فضای غمبار انتظار مرگ، اتفاقهایی میافتد که زندگی او و خانوادهاش را تغییر میدهد...!