رمان خارجی - فرانسه

انتقام بخشش

(Short stories)

-

افراز
9786003263444
۲۷۲ صفحه
۱۳۰ مشاهده
۰ نقل قول
اریک امانوئل اشمیت
صفحه نویسنده اریک امانوئل اشمیت
۵۲ رمان اریک امانوئل اشمیت نویسنده، نمایش‌نامه‌نویس و فیلسوف فرانسوی است. نوشته‌های او به ۴۳ زبان دنیا منتشر شده و نمایشنامه‌های او در بیش از ۵۰ کشور روی صحنه رفته‌است. چندین جایزه تئاتر مولیر فرانسه، جایزه بهترین مجموعه داستان گنکور، جایزه آکادمی بالزاک همراه بسیاری از جوایز فرانسوی و خارجی از جوایز اهداشده به اشمیت است. نمایشنامه‌هایی از او نظیر «خرده جنایت‌های زناشویی» و «مهمانسرای دو دنیا» و آثاری از مجموعه داستان «گل‌های معرفت» مانند «میلارپا»، «ابراهیم آقا و گل‌های قرآن»، «اسکار و خانم ...
دیگر رمان‌های اریک امانوئل اشمیت
کشتی‌گیری که چاق نمی‌شد
کشتی‌گیری که چاق نمی‌شد از آنجایی که من لاغر و دراز و بی‌حال و وارفته بودم، وقتی که شومینتسو از جلویم رد می‌شد، فریاد می‌کشید: من یم مرد تنومند رو تو وجود تو می‌بینیم. کفری‌کننده بود! من از روبه‌رو مثل پوست خشک‌شده یک شاه‌ماهی بودم که بر روی یک چوب کبریت قرار گرفته بود؛ از نیم‌رخ... کسی نمی‌توانست از نیم‌رخ مرا ببیند، من تنها از دو ...
1 روز قشنگ بارانی
1 روز قشنگ بارانی پنج داستان کوتاهی که در این کتاب گرد آمده است. هر یک حکایت زنی را بازگو می‌کند. زنانی با خصوصیات و خلق و خویی متفاوت، اما همگی در جست و جوی حقیقت خود و معنای زندگی. اریک امانوئل اشمیت در این داستان‌ها با سبکی ساده و بی‌پیرایه اما پرکشش، ترانه‌سرای امید و شور زندگی می‌شود تا بار دیگر با خواننده‌اش به ...
2 مرد از بروکسل
2 مرد از بروکسل پدرتان یک مرد استثنایی بود. در زندگی‌ام دیگر چنین انسانی را نشناخته‌ام، چنین انسان خوبی را، انسانی که چنین درک عمیقی از دیگران و بدبختی‌هایشان داشت. او همه چیز را بدون این که نیازی به توضیح داشته باشد درک می‌کرد. او واقعا از شفقت بی‌اندازه‌ای بهرمند بود. میراندا و من نگاهی متعجب با هم رد و بدل کردیم. اگر می‌خواستیم خصوصیات ...
فردریک یا تاتر بولوار
فردریک یا تاتر بولوار در تاتر بولوار هستیم. تاتری که صحنه زندگی را تصویر می‌کند. در آن‌جا عشق، کینه و دسیسه انسان‌ها را به یکدیگر پیوند می‌دهد. اریک امانوئل اشمیت در این نمایش‌نامه از زندگی بازیگر بنام رمانتیک، فردریک لومتر الهام گرفته است. بازیگری که از هیچ چیز پروا ندارد به جز عشق و آن‌گاه که دل در گرو مهر زن جوان مرموزی می‌نهد، باید ...
مسیو ابراهیم
مسیو ابراهیم «مسیو ابراهیم، اگه با زنتون و برژیت باردو توی یه قایق باشین و قایق چپ بشه چیکار می‌کنین؟» «مطمئنم که زنم شناگر ماهریه.» تا حالا ندیده بودم که چشمی چنان بخندد. من هم از ته دل خندیدم. چشم‌هاش برق می‌زد. پیرمرد برخلاف ظاهرش راز خوشبختی و لبخند را می‌شناسد و به دوست نوجوانش می‌شناساند. در جهان مطلق‌ها و پیش‌داوری‌ها، در جهان سوزاندن به ...
مشاهده تمام رمان های اریک امانوئل اشمیت
مجموعه‌ها