رمان خارجی

مسیو ابراهیم

(Monsieur ibrahim et les fleures du coran)

«مسیو ابراهیم، اگه با زنتون و برژیت باردو توی یه قایق باشین و قایق چپ بشه چیکار می‌کنین؟» «مطمئنم که زنم شناگر ماهریه.» تا حالا ندیده بودم که چشمی چنان بخندد. من هم از ته دل خندیدم. چشم‌هاش برق می‌زد. پیرمرد برخلاف ظاهرش راز خوشبختی و لبخند را می‌شناسد و به دوست نوجوانش می‌شناساند. در جهان مطلق‌ها و پیش‌داوری‌ها، در جهان سوزاندن به گناه از قبیله دیگر بودن و دریدن به جرم تعلق داشتن به راه و مذهبی دیگر، دوستی با هر که و در هر زمان و مکان، رویدادی بزرگ است.

آفرینگان
9789647694216
۱۳۸۵
۷۲ صفحه
۱۲۶۵ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
اریک امانوئل اشمیت
صفحه نویسنده اریک امانوئل اشمیت
۵۲ رمان اریک امانوئل اشمیت نویسنده، نمایش‌نامه‌نویس و فیلسوف فرانسوی است. نوشته‌های او به ۴۳ زبان دنیا منتشر شده و نمایشنامه‌های او در بیش از ۵۰ کشور روی صحنه رفته‌است. چندین جایزه تئاتر مولیر فرانسه، جایزه بهترین مجموعه داستان گنکور، جایزه آکادمی بالزاک همراه بسیاری از جوایز فرانسوی و خارجی از جوایز اهداشده به اشمیت است. نمایشنامه‌هایی از او نظیر «خرده جنایت‌های زناشویی» و «مهمانسرای دو دنیا» و آثاری از مجموعه داستان «گل‌های معرفت» مانند «میلارپا»، «ابراهیم آقا و گل‌های قرآن»، «اسکار و خانم ...
دیگر رمان‌های اریک امانوئل اشمیت
موسیو ابراهیم و گل‌های آسمانی
موسیو ابراهیم و گل‌های آسمانی در پاریس دهه 1960 مومو پسربچه دوازده ساله یهودی با پیرمرد عرب خیابان آبی یا همان موسیو ابراهیم، دوست می‌شود. اما ظاهرا ماجرا ابهام‌هایی در خود دارد. موسیو ابراهیم بقال، عرب نیست. خیابان آبی، آبی نیست و پسربچه نیز شاید یهودی نباشد...
عشق نامریی
عشق نامریی چه لذتی دارد وقتی نویسنده‌ای با استادی و به زیبایی به هدف می‌زند. اریک امانوئل اشمیت در «عشق نامرئی» استعداد شگرفش را در شکستن هنجارهای اجتماعی و تغییر دادن بعضی از آن‌ها بار دیگر به اثبات می‌رساند. هر کدام از داستان‌های این مجموعه به ظاهر از چیز دیگری می‌گویند ولی مخاطب با خواندن آن‌ها آنچه در زیر پنهان است را ...
موسیو ابراهیم و گل‌های قرآن
موسیو ابراهیم و گل‌های قرآن
سومویی که نمی‌توانست گنده شود
سومویی که نمی‌توانست گنده شود در سمت وارونه ابرها، همیشه آسمانی هست. این پندی است از تفکر ذن که شومینتسوی پیر، در این آخرین رمان اریک امانوئل اشمیت، تلاش می‌کند تا به یون نوجوان بفهماند، پسرکی از بچه‌های خیابان در توکیو، پسرکی که از تمامی دنیا نفرت دارد. این جمله امیدوار کننده به نوعی در همه آثار مربوط به دوره نادیدنی‌ها از اشمیت جا دارد. ...
مادام پیلینسکا و راز شوپن
مادام پیلینسکا و راز شوپن «هیچ‌وقت این‌طور ننواخته بودم. با صداهای بم روان، قطره‌های ملودی و خطوط کف‌آلود جزر و مد به حاشیه قاره شوپن نزدیک می‌شدم. همه چیزهایی که مادام پیلینسکا به من آموخته بود: سکوت، حلقه‌های روی آب، شبنم، برگ‌هایی که روی شاخه نرم درخت تکان می‌خوردند، فکر کردن به چیزی دیگر، آوازهای ظریف در حد شکستن که تا بی‌نهایت ادامه داشتند.»
مشاهده تمام رمان های اریک امانوئل اشمیت
مجموعه‌ها