پدرم
آن شب دیر به خانه آمدم. گفتند پدرم مرده است. تصویری به جای مانده از دوران کودکی در برابر چشمهایم ظاهر شد، پدرم با شلوارک و پاهای لاغرش، و این به شکلی دردناک درونم را میخراشید.
ساعت دوی بامدار به خانهاش رفتم تا برای آخرین بار ببینمش. گفتند:«توی اتاق است.» به اتاق رفتم. ساعتها بعد، نزدیک صبح، در مسیر بازگشت، خیابانهای ...
موزه معصومیت
”میدانستم که این لحظه شادترین لحظه زندگیام است“. اورهان پاموک نویسنده بزرگی که شایسته بردن جایزه نوبل است حدود شش سال بر روی این رمان وقت صرف کرد و این رمان خارقالعاده را با این جمله عاشقانه آغاز کرد. وقتی موزه معصومیت را میخوانید، فقط عشق نیست که در آن تجلی پیدا میکند بلکه دوستی، پیوند، جذابیت، خانواده و خوشبختی ...
زندگی نو
چیزهایی میبینیم، تصاویری که پیدا میشوند، محو میشوند و گاه در ذهنمان نقش میبندند. مثل سفر با اتوبوس در میان خواب و بیداری.
آنچه مهم است در بطن تصاویر نیست، در میان سرنخهای گذراست. توجه به این سرنخها اساس کار این کتاب است و این " زندگی نو" را به شعر که عالم احساس است نزدیک کرده است. تاویل جهان در ...
زنی با موهای قرمز
زنی با موهای قرمز رمان جدید اورهان پاموک، نویسنده نامدار ترک و برنده جایزه نوبل ادبیات است. جم پسری جوان و سودایی است که دست تقدیر او را به روستایی در اطراف استانبول میکشاند. او آنجا درگیر ماجرایی عاشقانه میشود که زندگیاش را برای همیشه تغییر میدهد. همزمان داستانهای جذاب دیگری هم روایت میشوند: بار دیگر، رستم و سهراب شاهنامه ...
برف
در همان لحظهایکه برفمیبارد، روزنامه نگاری به شهر دور افتاده فارس در مرز ترکیه پا میگذارد. او شهر را مکان آشفتهای مییابد که خودکشی واگیرداری در میان زنان جوان رواج دارد.
شرایط برای پیروزی اسلام گرایان در انتخابات محلی مهیاست. ریاست سازمان امنیت و اطلاعات شرورانه در آن دخالت میورزد. طولی نمیکشد که طوفان رو به افزایش برف، رابطه شهر را ...