ادبیات نوجوان

چه کسانی انتخاب می‌شوند (سفرهای هامی و کامی 4)

شبیه هیچ سفر دیگری نیست؛ دو سال سفر کردن و مدرسه نرفتن خیلی خیلی هیجان انگیز است و البته کمی هم نگران کننده؛ بعدش چه اتفاقی می‌افتد؟ دوباره به مدرسه راهمان می‌دهند؟ عازم این سفر شدن، تصمیم سختی است، اما هامی و کامی و خانواده‌هایشان این ریسک را پذیرفته‌اند. آیا در میان راه پشیمان می‌شوند و به مدرسه برمی‌گردند؟

شهر قلم
9786003204805
۳۲ صفحه
۹۱ مشاهده
۰ نقل قول
نادر ابراهیمی
صفحه نویسنده نادر ابراهیمی
۵۷ رمان نادر ابراهیمی در ۱۴ فروردین سال ۱۳۱۵ در تهران به‌دنیا آمد. پدرش عطاءالمُلک ابراهیمی، فرزندِ آجودان حضورقاجار و از نوادگانِ ابراهیم خان ظهیرالدوله، حاکم نامدارِ کرمان در عصر قاجار بود، که رضاشاه پهلوی او را، ضمنِ خلعِ درجه از کرمان به مشکین شهر تبعید نمود، که هنوز قلمستانی به نام او در حومهٔ مشکین شهر وجود دارد (قلمستان عطا) و هنوز فامیل او (ابراهیمی‌های کرمان) در شهر و استان کرمان شناخته شده و مشهور هستند. مادرِ نادر ابراهیمی هم از ...
دیگر رمان‌های نادر ابراهیمی
مجموعه نادر ابراهیمی (بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم 40 نامه کوتاه به همسرم 1 عاشقانه آرام)
مجموعه نادر ابراهیمی (بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم 40 نامه کوتاه به همسرم 1 عاشقانه آرام) چهل نامه کوتاه به همسرم: «عزیز من! گهگاه، در لحظه‌های پریشان حالی، می‌اندیشم که چه چیز ممکن است عشق را به کینه، دوست داشتن را به بیزاری، و محبت را به نفرت تبدیل کند...» یک عاشقانه آرام: «کتاب حاضر دربردارنده داستانی در مورد گیله مردی مبارز و سیاسی است که برای یافتن ناب‌ترین عسل دنیا در دامنه ساوالان، عاشق «عسل»، دختر آذری ...
بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم
بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم خواب. تنها خواب، هلیا! دستمال‌های مرطوب تسکین‌دهنده دردهای بزرگ نیستند. اینک دستی‌است که با تمام قدرت مرا به سوی ایمان به تقدیر می‌راند. اینک، سرنوشت، همان سرافرازی ازلی خویش را پایدار می‌بیند. شاید، شاید که ما نیز عروسک‌های کوکی یک تقدیر بوده‌ایم... نمی‌دانم...
آتش بدون دود 7 (7 جلدی)
آتش بدون دود 7 (7 جلدی)
مردی در تبعید ابدی
مردی در تبعید ابدی اصولا، هرجا که ملاصدرا بود، آنجا صدا هم بود، پچپچه هم بود، نگاه‌های غریب هم بود، شایعه و حکایت ـ تا مرزهای افسانه ـ هم بود. چرا؟ هیچ‌کس نمی‌دانست. مکتب صدرا، بسته بود و محدود. وابستگان به آن، هر کسی را به درون این محفل راه نمی‌دادند. شاید به همین علت هم بود که شایعات، شکل می‌گرفت. چیزی که ...
فردا شکل امروز نیست
فردا شکل امروز نیست فریاد می‌کشم: ‹‹ شنیدن صدای رودخانه در شب، اگر واقعا کسی باشد که بشنود، مثل خواندن دعای سحر است، اگر واقعا کسی باشد که بخواند...››
مشاهده تمام رمان های نادر ابراهیمی
مجموعه‌ها