رمان خارجی - روسیه

رستاخیز

(Resurrection)

«رستاخیز» سومین رمان بزرگ لئو تولستوی است که در سال 1899 منتشر شد. و به نوعی حاصل دوران پختگی و تحولات عمیق فکری او به شمار می‌رود. تولستوی در این اثر سترگ با ارائه تصویری سیاه و هولناک از نابرابری و فساد سیاسی دوران تزار، جامعه روسیه را به نقد کشیده و آن را به بازگشت به آموزه‌های مسیحیت دعوت می‌کند. منتقدین، آثار تولستوی را جاده‌صاف‌کن انقلاب 1905 و متعاقب آن، انقلاب بزرگ اکتبر می‌دانند. داستان رستاخیز با نمایی از فضای طبقاتی و ترسیم دادگاه‌های آشفته روسیه آغاز می‌شود... «نیلیدوف»، اشراف‌زاده‌ای خوش‌گذران که در جایگاه هیئت منصفه قرار گرفته در مواجهه با ماسلووا، زنی متهم به قتل، به یاد می‌آورد که در دوران جوانی، برای ارضای هوای نفس خود، چگونه ماسلووا ندیمه روستایی خود را در مسیر تباهی و گناه قرار داده است. لحظه‌ای تاثیرگذار در وجدان او که باعث تغییراتی عمیق در روح عدالت‌خواه او می‌شود. دلیل مانایی و شکوه این کتاب، تفصیل سرگذشتی است که تولستوی با بازدید از زندان‌ها و سفر به مناطق دوردست سیبری، تاریخ این سرزمین را در قالب یک داستان به رشته تحریر درآورده است.

نگاه
9786003764002
۵۸۴ صفحه
۱۲۹ مشاهده
۹ نقل قول
نسخه‌های دیگر
لئو تولستوی
صفحه نویسنده لئو تولستوی
۵۵ رمان لئو نیکلایویچ تولستوی (به روسی: Лев Никола́евич Толсто́й)، نویسنده و فعال سیاسی اجتماعی روس. زادروز وی (۹ سپتامبر ۱۸۲۸ میلادی) در یاسنایا پالیانا[۳] از توابع تولا است . تولستوی در روز (۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ میلادی) درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد. تولستوی یکی از مشهورترین نویسندگان و بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخ روسیه است. رمان‌های جنگ و صلح و آنا کارنینا جایگاه او را در بالاترین ردهٔ ادبیات داستانی جهان تثبیت کرده‌اند. لئو نیکلایوویچ تولستوی به‌حدی در کشورش مشهور ...
دیگر رمان‌های لئو تولستوی
مرگ ایوان ایلیچ
مرگ ایوان ایلیچ مرگ ایوان ایلیچ چکیده‌ای از فلسفه تولستوی و بازتابی از کمال اخلاقیات او پس از تجدیدنظرهای فکری عمیق است. تولستوی عقیده دارد که زندگی قهرمان داستان ساده‌ترین، عادی‌ترین و در نتیجه وحشتناک‌ترین نوع زندگی بوده است. زندگی ایوان می‌تواند زندگی هر انسان دیگری باشد و به بیان دیگر بسیاری از انسان‌ها شباهت‌های زیادی به او دارند.
کودکی و نوجوانی
کودکی و نوجوانی نوجوان می‌خواهد کودکی خود را پشت سر بگذارد و از بزرگترها تقلید کند و نکته‌هایی را که از معلمان خود شنیده، یا در کتاب‌ها خوانده، به زبان بیاورد و در میان آدم‌های بزرگ جایی برای خود باز کند.
آناکارنینا 2 (2 جلدی)
آناکارنینا 2 (2 جلدی) الکسی الکساندرویچ با خود گفت: بنابراین، مسائل مربوط به احساسات او و از این قبیل مربوط به وجدان اوست که من حق دخالت در آن را ندارم. وظیفه من به روشنی مشخص است. من رئیس خانواده‌ام و باید او را هدایت کنم و از این لحاظ تا اندازه‌ای مسئوولم، وظیفه دارم خطری را که مشاهده می‌کنم به او نشان دهم، ...
سعادت زناشویی
سعادت زناشویی چنان که گفتی افکارش را دنبال کنان گفت: بله، ما همه و خاصه شما زن‌ها، باید کشاکش زشت و بی‌معنای زندگی را تنها طی کنیم تا به اصل پاکیزه آن برسیم. کسی تجربه‌های دیگری را باور نمی‌کند و نمی‌پذیرد. خیلی مانده بود که تو از دریای دیوانگی‌ها و بازی‌های کودکانه زندگی، که من درگیری‌ات با آن‌ها را تحسین می‌کردم بیرون ...
شاهکارهای کوتاه تولستوی 3 (سعادت خانوادگی و داستان‌های دیگر)
شاهکارهای کوتاه تولستوی 3 (سعادت خانوادگی و داستان‌های دیگر) غم و قصه تنهایی و به طور ساده، احساس دلتنگی قبل از پایان زمستان به پایه‌ای رسید که حتی از اتاقم خارج نمی‌شدم، دست به پیانو نمی‌زدم و کتابی به دست نمی‌گرفتم، وقتی که کاتیا توصیه می‌کرد با کاری خود را سرگرم کنم، جواب می‌‌دادم: ((دلم نمی‌خواهد، نمی‌توانم)) ولی دلم ندا می‌داد چرا؟ چرا هنگامی که بهترین ایام زندگی من ...
مشاهده تمام رمان های لئو تولستوی
مجموعه‌ها