رمان خارجی

بهترین داستان‌های جهان 5 (قرن‌های نوزدهم و بیستم) سنت‌ستیزان بخش دوم پسامدرنیست‌ها

شما در این مجموعه با چهار دوره داستان‌نویسی در قرن‌های نوزده و بیستم میلادی آشنا خواهید شد: دوره سنت‌گرایان که از اوایل قرن نوزدهم آغاز می‌شود؛ دوران طلایی که دربرگیرنده میانه و انتهای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است؛ و سنت‌گرایان که دو دوره مدرنیسم و پست مدرنیسم را در قرن بیستم به خود اختصاص داده‌اند. آشنایی با 103 نویسنده بزرگ از 34 کشور دنیا، و خواندن 113 داستان از آن‌ها، این مجموعه را دایره‌المعارفی بی‌بدیل در حوزه ادبیات داستانی کرده است.

اسم
9786009505067
۵۲۰ صفحه
۵۴ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
مروارید عشق (داستان‌های کوتاه از نویسندگان بزرگ) مجموعه داستان
مروارید عشق (داستان‌های کوتاه از نویسندگان بزرگ) مجموعه داستان در دنیای ادبیات، داستان کوتاه از ارزش‌های خاصی برخوردار است، در آلبوم آثار اکثر رمان‌نویسان بزرگ مجموعه داستان‌های کوتاه نیز مشاهده می‌شود. نویسندگانی همچون تولستوی، داستایوفسکی، همینگوی، ساراماگو، یوسا و ... در این مجموعه، سعی بر آن بوده که داستان‌های کوتاه نویسندگان بزرگ به گونه‌ای ارائه شود تا هم طعم داستان کوتاه به خواننده چشانده شود و هم لذت خواندن آثار ...
عابر پیاده
عابر پیاده کتاب حاضر مجموعه‌ای از بهترین و خواندنی‌ترین داستان‌های کوتاه از نویسندگان جهانی است. نویسندگانی که همه خوانندگان داستان‌های کوتاه آن‌ها را به عنوان آثاری ماندگار ستوده‌اند.
داستان‌های خوب برای پسران بلندپرواز
داستان‌های خوب برای پسران بلندپرواز مجموعه‌ای الهام‌بخش درباره مردان معروف و نه چندان معروف از گذشته تا به امروز که کوشیدند تا با شفقت و گذشت و خودباوری دنیا را جای بهتری کنند.
کاپوچینو با نون تست (داستان‌های کوتاه آمریکای لاتین)
کاپوچینو با نون تست (داستان‌های کوتاه آمریکای لاتین) از زمانی که یادم می‌آید عاشق این بودم که بایستم و آدم‌هایی را که در خیابان رفت و آمد می‌کنند، نگاه کنم، این عادت را از عمه‌ام به ارث برده‌ام، وقتی که من چهارده ساله بودم،‌با ماشین تصادف کرد و دیگر هیچ وقت نتوانست راه برود. از همان موقع همیشه او را دیده‌ام که روی صندلی چرخ‌دارش روی ایوان می‌نشست ...
چقدر حرف نمی‌زند
چقدر حرف نمی‌زند نمی‌دانم از کجا شروع کنم؟ از تنهایی توی این خانه درندشت با این ویلچر که همه جا باید باهات باشد، یا خشت‌های سیاه وسط حیاط، بین آن همه خشت‌های قرمز؟ نمی‌دانم تا به حال شده روی صندلی چرخ‌دار بنشینی، لختی کف پات را بگذاری روی جا پای فلزی‌اش؟ موقعی که از تخت خودت را می‌اندازی روی آن و پاهایت را ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها