مجموعه داستان ایرانی

از 3 راه آذری تا منهتن

خودم را رها می‌کنم در گودی صندلی و سر می‌چسبانم به پشت سری. هوس چای می‌کنم. دود سیگار فضا را نقاشی کرده و از هر گوشه پوفی از دود، خیال آدم را دعوت به گپ زدن می‌کند. دست روی زانوی پای راست می‌گذارم و جلوی لرزشش را می‌گیرم، انگار سندرم بی‌قراری گرفته است. صدای محزون «گلن فری» فضا را از آن خود می‌کند (دیگر نباید به راه هم ادامه می‌دادم، تاریک شده بود) ریه‌ها از دم عمیق، خالی نکرده‌ام که دستی ساعدم را لمس می‌کند، سر می‌چرخانم به راست، چارلز است. لبخند می‌زند: «انگار خیلی خسته‌ام مرد؟»

9786003763173
۸۸ صفحه
۷۵ مشاهده
۰ نقل قول
رضا قاسمی
صفحه نویسنده رضا قاسمی
۵ رمان رضا قاسمی (۱۳۲۸) نویسنده معاصر ایرانی است که به کارگردانی تئاتر و ساخت موسیقی هم پرداخته‌است. وی از سال ۱۳۶۵ در پاریس زندگی می‌کند و تعدادی از آثارش به زبان فرانسه ترجمه و چاپ شده‌اند. رضا قاسمی در سال ۱۳۲۸ در اصفهان به دنیا آمد اما اصلیت جنوبی دارد. اولین اثر او نمایشنامه کسوف بود که در ۱۸ سالگی نوشت و دو سال بعد در دانشگاه تهران به روی صحنه برد. در سال ۱۳۵۵ جایزه اول «تلویزیون ملی ایران» برای بهترین ...
دیگر رمان‌های رضا قاسمی
حرکت با شماست مرکوشیو
حرکت با شماست مرکوشیو اتاق پذیرایی آپارتمانی در طبقه پنجم، سمت چپ در ورودی. سمت راست دری که به اتاق‌های دیگر باز می‌شود. اطراف چند قفسه کتاب یک اشکاف. وسط یک میز چند صندلی. روبرو پنجره‌ای نسبتا بزرگ که چهارطاق باز است. مرکوشیو در آستانه در ورودی ایستاده است. میرزاآقا، خواب آلود از اتاق دیگر به درون می‌آید.
وردی که بره‌ها می‌خوانند
وردی که بره‌ها می‌خوانند .
هم‌نوایی شبانه ارکستر چوب‌ها
هم‌نوایی شبانه ارکستر چوب‌ها مثل اسبی بودم که پیشاپیش وقوع فاجعه را حس کرده باشد. دیده‌ای چطور حدقه‌هاش از هم می‌درند و خوفی را که در کاسه سرش پیچده باد می‌کند توی منخرین لرزانش؟ دیده‌ای چطور شیه می‌کشد و سم می‌کوبد به زمین؟ نه، من هم ندیده‌ام. ولی، اگر اسبی بودم هراس خود را این‌طور بر ملا می‌کردم.
چاه بابل
چاه بابل چرا معلقم کردی؟ می‌شد که نباشم. می‌شد که نپرسم. می‌شد که بگویم همین است که هست...
مشاهده تمام رمان های رضا قاسمی
مجموعه‌ها