نمایش‌نامه و فیلم‌نامه

اتللو

(Othelo)

آه، ای روح من، فتنه این‌جا خفته است، همه را او موجب شده. و شما، ای ستارگان آرزمگین، مپسندید که با شما بگویم چه کرده است! همه را او سبب شده. اما خونش را نخواهم ریخت، و این پوست سفید‌تر از برف را، که هم‌چون مرمری که بر گور‌ها می‌نهند صاف است، زخمدار نخواهم کرد. با این همه، باید بمیرد. وگرنه، باز در حق دیگر مردان خیانت خواهد کرد.

ثالث
9786004051224
۱۳۹۵
۱۲۸ صفحه
۹۶ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
ویلیام شکسپیر
صفحه نویسنده ویلیام شکسپیر
۵۴ رمان William Shakespeare (baptised 26 April 1564) was an English poet and playwright, widely regarded as the greatest writer in the English language and the world's pre-eminent dramatist. He is often called England's national poet and the "Bard of Avon" (or simply "The Bard"). His surviving works consist of 38 plays, 154 sonnets, two long narrative poems, and several other poems. His plays have been translated into every major living language, and are performed more often than those of any other ...
دیگر رمان‌های ویلیام شکسپیر
حکایت زمستانی
حکایت زمستانی حکایت زمستانی، برای نقل در پای گرمای آتش در شب‌های تاریک و طولانی و سرد زمستان قصه‌ای مناسب دارد. شکسپیر در این اثر به اعجاز قلم سحرانگیز خویش، یک تراژدی هولناک و فاجعه‌ بار را به کمدی شاد و دل‌انگیز بدل می‌کند.
7 داستان از شکسپیر
7 داستان از شکسپیر شکسپیر یکی از بزرگ‌ترین شاعران جهان می‌باشد و بیشتر آثار جاویدانش به صورت نمایشنامه‌های منظوم است. قهرمانان و بازیگران نمایشنامه‌های او مانند " مکبث" و " رومئو" و " ژولیت" و " هملت" و " اتللو" قریب چهار قرن است که در افکار مردم جهان زنده‌اند و در آینده نیز جاوید و زنده خواهند ماند. فهم آثار شکسپیر برای همه‌کس آسان ...
2 نجیب‌زاده ورونا
2 نجیب‌زاده ورونا
رویا در شب نیمه تابستان
رویا در شب نیمه تابستان مطلب مرکزی این نمایش‌نامه این است که عشق را با عقل کاری نیست،‌ بلکه مانند شاعری و دیوانگی تابع خیال است. همراه خیال به وجود می‌آید، شدت یا ضعف پیدا می‌کند، و همچنین از میان می‌رود. «دکتر جرج براندس دانمارکی» در ضمن انتقاد این درام در تایید همین گوشه مطلب را می نویسد: «بشر دست‌خوش غرایز و رویاهای خویش است ...
داستان شورانگیز بازرگان وندیکی
داستان شورانگیز بازرگان وندیکی آنتونیو: او را به خودش واگذار، بیش از این به التماس‌های بیهوده پی او نمی‌روم. او با جان من کار دارد، جهت آن را خوب می‌دانم. بارها کسانی را که او دنبال کرده بود و به فغان نزد من آمده‌اند خلاص کرده‌ام ، بنابراین کینه مرا در دل گرفته. سالانیو: یقین دارم دوک اخذ این جریمه را روا نخواهد دانست.
مشاهده تمام رمان های ویلیام شکسپیر
مجموعه‌ها