رمان خارجی - خاور میانه

دختری که اسمش را دوست نداشت

(Sakiz sardunya)

در یک شهر بزرگ، توی کوچه‌ای دلباز، در طبقه سوم آپارتمانی آبی رنگ، دختربچه‌ای زندگی می‌کرد. موهایش تابستان زرد رنگ می‌شد و پاییزها به قهوه‌ای مایل به سرخی درمی‌آمد. عاشق کتاب خواندن، موزیک گوش کردن، فیلم دیدن، نقاشی، توپ بازی، طناب بازی، پختن کیک شکلاتی، فرنی و شربت آبلیمو بود اما یک چیز مهم بود که هیچ دوست نداشت: اسمش!

حسین بخشی
ثالث
9786004054539
۱۲۴ صفحه
۱۴۵ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
الیف شافاک
صفحه نویسنده الیف شافاک
۳۶ رمان الیف شفق یک نویسنده ترک‌تبار است. وی رمان‌هایی به انگلیسی و ترکی و فرانسوی منتشر کرده است. شفق دو رمان به انگلیسی نوشته است که بخاطر اشاره به نسل‌کشی ارمنیان در رمان دومش به نام حرام‌زاده استانبول (The Bastard of Istanbul) از سوی دادگاه‌های ترکیه به جرم "اهانت به ترک بودن" متهم شد. پرونده او در ژوئن ۲۰۰۶ بسته شد ولی در ژوئیه همان سال دوباره گشوده شد و وی با احتمال سه سال زندان روبرو شد. مترجم و ناشر او ...
دیگر رمان‌های الیف شافاک
اسکندر
اسکندر پیش از جستجوی عشق، بیندیش: من چطور عاشقی می‌توانم باشم؟ عشق انسان، انعکاس شخصیت اوست. اگر تو پرخاشگر باشی و نیز عصبانی، عشق را هم همچون جنگ تجربه می‌کنی. آدم ساده‌‌دل، عشقش هم پاک و ساده است. در این دنیا انسان بیش از همه کسانی را که دوستشان دارد آزار می‌دهد عمیق‌ترین زخم‌ها در خانواده باز می‌شود زخم هم که بهبود ...
3 دختر حوا
3 دختر حوا سه دختر حوّا روایت سرگذشت یک زن است که در میان عشق و باورهایش قرار گرفته، باورهایی که درست و نادرست بودن آن‌ها را نمی‌داند. کاوش او برای شناخت معنی زندگی و عشق او را به ماجراهایی تازه و ورطه‌هایی گوناگون می‌کشاند. این کتاب درباره زندگی 3 زن به نام‌های شیرین، پری و مونا است که شخصیت‌ آنها به دلیل اختلاف ...
ملت عشق (پالتویی)
ملت عشق (پالتویی) خیلی وقت پیش بود. به دلم افتاد رمانی بنویسم. ملت عشق. جرئت نکردم بنویسمش. زبانم لال شد. نوک قلم کور. کفش آهنی پایم کردم. دنیا را گشتم. آدم‌هایی شناختم، قصه‌هایی جمع کردم. چندین بهار از آن زمان گذشته کفش‌های آهنی سوراخ شده، من اما هنوز خامم، هنوز هم در عشق همچو کودکان ناشی...
آینه‌های شهر
آینه‌های شهر «وقتی مردان انکزیسیون آن دور و اطراف مشغول نیزه‌اندازی بودند، زنان روستای پلاسنسیا دل مونته، دختر کوچک دومین زن آمت را چونان امانتی مقدس پنهان کردند. مادر دخترک، زنی بود روستایی از اهالی آفریقای شمالی. آمت زامبارل او را در ازای دو کیسه طلا از برده‌داری خریده، بلافاصله آزادش کرده بود. عشق این دو به همدیگر، زن اول آمت را ...
شیر تلخ
شیر تلخ هیچ‌کدام چاره‌ساز نبود. درمان‌ها چاره‌ساز نبودند. زیرا من برای تغییر و خوب شدن آماده نبودم. چاهی پر از احساسات برای خودم کنده بودم وقتی به عمیق بودن بیش از حد آن پی بردم، از کندن صرف نظر کردم و خودم را در آن چاه انداختم. تمام هفته‌ها و ماه‌های من درون آن چاه گذشت. هرقدر که دلم به حال خودم ...
مشاهده تمام رمان های الیف شافاک
مجموعه‌ها