کودک و نوجوان

موس‌ها آخرین نفر را می‌بوسند (لوتا و زندگی پرماجرا 6)

(Den letzten knutschen die elche)

بچه‌های مدرسه جامع گونترگراس به تعطیلات تابستانی می‌روند، مدرسه شش هفته تعطیل است. طبق معمول مادر و پدر غیرعادی و عجیب لوتا پیترمن برای تعطیلات نقشه‌های عجیب و غریبی در سر دارند، باز هم هیچ خبری از سفر به پاریس یا ساحل و دریا نیست، آن‌ها به روستایی در کشور سوئد خواهند رفت، و البته لوتا پیترمن در این سفر تنها نیست، دوست عزیزش چینه هم با او به سفر می‌آید. دوقلوهای کله‌پوک، لوتا و چینه چنان دسته گل‌هایی به آب می‌دهند که باید اسم این تعطیلات را گذاشت تعطیلات پرمخاطره یا هر ثانیه یک خرابکاری.

شهر قلم
9786003206625
۱۶۴ صفحه
۳۹ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های آلیس پانتر مولر
چه کسی کرم‌ها را رقصاند (لوتا پیترمن 3)
چه کسی کرم‌ها را رقصاند (لوتا پیترمن 3) تا آمدیم کیک بخوریم، مامان‌بزرگ گفت که اول من و دوقلوها برایش کمی ساز بزنیم. قبل از زدن دوباره کمی دل‌شوره گرفتم چون هر وقت فلوت می‌زنم، اتفاق عجیب‌وغریبی می‌افتد. ژاکوب گفت که آهنگ دزدان دریایی کارائیب را بزنیم. اول من شروع کردم به فوت‌کردن توی فلوتم. چون فکر کردم وقتی دوقلوها شروع کنند به زدن، به‌هرحال کسی هیچ صدای ...
این وزغ سوت می‌زند (لوتا و زندگی پرماجرا 5)
این وزغ سوت می‌زند (لوتا و زندگی پرماجرا 5) اداره پست شهر برای نقاشی دیوارهایش مسابقه‌ای برگزار کرده، طبق معمول پاول عقل کل مدرسه پیشنهادی دارد و طرح بچه‌های مدرسه جامع گونترگراس برنده می‌شود. این وسط لوتا و دوست جانش چینه نقشه‌هایی در سر دارند و قرار نیست این نقاشی به این سادگی‌ها روی دیوار اداره پست اجرا شود. صدها بدشانسی و خرابکاری در راه است، در حالی که ...
آرامش پس از خرگوش (لوتا پیترمن 4)
آرامش پس از خرگوش (لوتا پیترمن 4) امروز نباید می‌رفتم مدرسه، آخر آبله‌مرغان گرفته‌ام. حوصله‌ام حسابی سر رفته. تعجبی هم ندارد چون من اصلا یک سرگرمی درست و حسابی ندارم. هر چند مامان می‌گوید که دارم و آن هم فلوت زدن است. دوتایی با شاین نشستیم ببینیم چه سرگرمی‌های باحالی وجود دارد: چتربازی، غواصی کردن با کوسه‌ها، بیرون کشیدن اسکلت دایناسورها از زیر خاک و این‌جور چیزها. ...
نجات لاک‌پشتی جایزه وزغی (لوتا پیترمن 4)
نجات لاک‌پشتی جایزه وزغی (لوتا پیترمن 4) اتفاق خیلی باحالی افتاده: کلاس ما توی مسابقه برنده شده و الان اجازه داریم همه با هم، روی حصار، نقاشی بکشیم. آن هم نقاشی حیوان‌هایی که دارند منقرض می‌شوند. من و شایِن هر کاری از دستمان بربیاید انجام می‌دهیم، چون اصلا دلمان نمی‌خواهد که پانداها و شیطان‌های تاسمانی و این‌ها منقرض شوند. من لاک‌پشت می‌کشم چون خودم هم لاک‌پشتی دارم ...
مشاهده تمام رمان های آلیس پانتر مولر
مجموعه‌ها