زمانی طولانی وایولت و مردم حلقههای بیرونی شهر تنها، با هدف خدمت به نجیبزادگان جواهر زندگی میکردهاند. اما حالا، جامعهای مخفی به نام کلید سیاه آماده شورش میشود. اگرچه وایولت میداند که در مرکز این انقلاب است اما موضوعی شخصیتر را در خطر میبیند؛ زیرا خواهرش، هیزل، از سوی دوشس دریاچه دزدیده شده است. اکنون پس از این همه تقلا برای فرار از جواهر، وایولت باید هر چه در توان دارد انجام بدهد تا بازگردد و برگشت او نه فقط برای نجات هیزل که به خاطر آینده شهر تنها است.