ادبیات نوجوان

عملیات شناسایی (مدرسه جاسوسی 6)

(Spy ski school)

تو جلد ششم مدرسه‌ی جاسوسی که اسمش «عملیات شناسایی»ئه، بن ریپلی سیزده ساله که تو جلدهای قبلی چندبار تو تله‌ی اسپایدر افتاده و می‌دونه نباید به هر چیزی اعتماد کنه، وقتی موری هیل با پیشنهاد لو دادن رییس‌های اسپایدر مهر سکوتش رو می‌شکنه، بن می‌فهمه که یه خبرهاییه. ولی خب، این تردیدش جلوی ماموریتش رو نمی‌گیره. حالا ماموریتش چیه؟ این که فقط با اریکا دنبال موری به مکانی نامعلوم بره و سران اسپایدر رو شناسایی کنه. بعدش باید با سیا تماس بگیره تا کار رو تموم کنه. درگیری مستقیم با اسپایدر هم ممنوعه. اما همون‌طور که بن فکرش رو می‌کرد، هیچ‌چیز طبق نقشه پیش نمی‌ره و ماموریتی که آسون به نظر می‌رسید، به یه ماموریت مرگ‌بار تبدیل می‌شه. حالا بن و اریکا مجبورند با مامورهای خودسر، قاتل‌های آموزش‌دیده و حتی تمساح‌های گرسنه بجنگند و سعی کنند این دفعه هم از نقشه‌های اسپایدر سر در بیاورند...

مریم رفیعی
پرتقال
9786004625418
۲۸۸ صفحه
۲۹ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های استوارت گیبز
تعطیلات مرگ‌بار (مدرسه جاسوسی 4)
تعطیلات مرگ‌بار (مدرسه جاسوسی 4) مجموعه‌ای متفاوت که در آن همه‌‌چیز محرمانه است! بنجامین، نابغه‌ی ریاضیِ 12 ساله، وارد مدرسه‌ی جاسوسی می‌شود و آن‌جا هرچیزی که فکرش را هم نمی‌کرد می‌بیند. «مدرسه‌ی جاسوسی» هم پر از ماجراجویی و کشمکش است و هم پر از کارها و اتفاق‌های بامزه. این مجموعه پسرها و دخترهایی را نشان می‌دهد که از نظر هوش و توانایی با هم ...
سرویس اطلاعاتی (مدرسه جاسوسی 5)
سرویس اطلاعاتی (مدرسه جاسوسی 5) مامور مخفی: بن ریپلی ماموریت: عملیات موش آبی بدبو اهداف: 1-جلوگیری از سوءقصد به جان رئیس جمهور 2-بازی کردن نقش دوست‌پسر رئیس جمهور (هرچند که واقعا عوضی است) و نفوذ به کاخ سفید 3-پیدا کردن جاسوس دشمن و خنثی کردن نقشه‌های نامردانه‌ی اسپایدر... دوباره! 4-زیر نظر گرفتن خائن‌های دو جانبه یا سه جانبه (ماموران اسپایدر واقعا موذی‌اند.) هشدار: این ماموریت از بقیه خطرناک‌تر است. به هیچ کس ...
تعقیب و گریز در جنوب
تعقیب و گریز در جنوب بن ریپلی این بار در یک قدمی دشمن شماره ی یک است، او و هم رزم همیشگی اش، اریکا، سوار بر هواپیمایی می شوند تا دشمن را شکست بدهند. طبق معمول سر و کله ی چند نفر اصلی مدرسه هم دوباره پیدا می شود، سفر به سوی جنوب مرگبارتر از آن چیزی است که پیش بینی کرده اند. آیا بن ...
گروگان‌گیری (مدرسه جاسوسی 1)
گروگان‌گیری (مدرسه جاسوسی 1) آن روز یک نمونه خوبش بود: روز چهار هزار و پانصد و هشتاد و سوم، هفت ماه پس از آغاز سیزدهمین سال زندگی کسالت‌آورم. به زور از تختم بیرون آمده بودم، صبحانه خورده بودم، به مدرسه راهنمایی‌ام رفته بودم، در کلاس حوصله‌ام سر رفته بود، به دخترهایی زل زده بودم که خجالت می‌کشیدم با آنها حرف بزنم...
مشاهده تمام رمان های استوارت گیبز
مجموعه‌ها