نمایش‌نامه و فیلم‌نامه

مکبث شگفت‌زده می‌شود. وقتی سه جادوگر پیش‌گویی می‌کند که پادشاه بعدی اسکاتلند خواهد بود. لیدی مکبث نمی‌تواند صبر کند! بدون در نظر گرفتن پیامدهای غم‌انگیز، امور را به دست خونین خویش می‌گیرد.

نشر نودا
9786226459921
۱۰۴ صفحه
۱۱ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
ویلیام شکسپیر
صفحه نویسنده ویلیام شکسپیر
۵۴ رمان William Shakespeare (baptised 26 April 1564) was an English poet and playwright, widely regarded as the greatest writer in the English language and the world's pre-eminent dramatist. He is often called England's national poet and the "Bard of Avon" (or simply "The Bard"). His surviving works consist of 38 plays, 154 sonnets, two long narrative poems, and several other poems. His plays have been translated into every major living language, and are performed more often than those of any other ...
دیگر رمان‌های ویلیام شکسپیر
هنری پنجم
هنری پنجم هنری پنچم در مجموعه نمایشنامه‌های تاریخی شکسپیر جایگاه ویژه‌ای دارد و حسن ختامی بر نمایشنامه‌های "ریچارد دوم" و "هنری چهارم" ایست، چرا که وحدت ملی را در میان دو دوران پرآشوب به نمایش می‌گذارد. محبوبیت هنری پنجم ـ که دوران حکومتش همراه با پیروزی‌های شگرف داخلی و خارجی بود و از همین رو نقطة مقابل دوران حکومت ریچارد دوم و هنری ...
تراژدی مکبث
تراژدی مکبث تراژدی مکبث شرح زندگی پرحادثة سرداری دلیر و لایق و صدیق به نام مکبث است که دنکن، پادشاه شریف و مهربان اسکاتلند، او را از میان هواخواهان خود بر‌میکشد و به وی لقب و منصب می‌‌بخشد. اما مکبث بر اثر تلقین جادوگران و وسوسة نفس و به اغوای زن جاه‌طلب خویش در شبی که پادشاه مهمان اوست او را در ...
داستان‌های شکسپیر
داستان‌های شکسپیر کلمات زیبا و جملات شورانگیز یکی پس از دیگری از دهان او خارج می‌شدند، اما مضامینی بودند که هیچ یک از قلب و روح او سرچشمه نمی‌گرفتند. رگان نیز مانند خواهر بزرگ خود زنی بد نهاد و کینه‌توز و جاه‌طلب بود و از دیرباز آرزویی جز این نداشت که با مرگ پدر، بر قلمرو پهناور او دست یابد و شمه‌ای ...
2 نجیب‌زاده ورونا
2 نجیب‌زاده ورونا
اتللو
اتللو آه، ای روح من، فتنه این‌جا خفته است، همه را او موجب شده. و شما، ای ستارگان آرزمگین، مپسندید که با شما بگویم چه کرده است! همه را او سبب شده. اما خونش را نخواهم ریخت، و این پوست سفید‌تر از برف را، که هم‌چون مرمری که بر گور‌ها می‌نهند صاف است، زخمدار نخواهم کرد. با این همه، باید بمیرد. ...
مشاهده تمام رمان های ویلیام شکسپیر
مجموعه‌ها