حین دویدن به خود میگویم: به رودخانه فکر کن، به ابرها. ولی واقعیت آن است که به هیچ چیز فکر نمیکنم. تنها کاری که میکنم، دویدن در آن خلا مطبوع و ساخته خود، با آن سکوت اندوهگنانه است. چه باشکوه است آن. دیگران هر چه میخواهند، بگویند. چه اهمیتی دارد.
حین دویدن به خود میگویم: به رودخانه فکر کن، به ابرها. ولی واقعیت آن است که به هیچ چیز فکر نمیکنم. تنها کاری که میکنم، دویدن در آن خلا مطبوع و ساخته خود، با آن سکوت اندوهگنانه است. چه باشکوه است آن. دیگران هر چه میخواهند، بگویند. چه اهمیتی دارد.