مرد دنبال زن است. زن دنبال کفش است. کفش به دنبال کفش میآید. مرد انبار را مرتب و خالی میکند. کفشها توی انبار جا خوش میکنند. مرد کمد را خالی میکند. کفشها توی کمد جا خوش میکنند. زن میرود به اتاق مهمان و بیرون که میآید اتاق شده کمد لباس. زن و مرد بچه دار میشوند. زن دنبال کفش بچه است. مرد دنبال ماشین استیشن است. زن میرود فروشگاه. صدای مرد در میآید. زن تا کفش هاش کهنه را نینداخته دور دیگر حق ندارد کفش نو بخرد.
زن کفشهای مرد را پرت میکتد تو آشغال.