Hanijalali
محمدرضا جلالی
آخرین فعالیتها
-
از هری پاتر و جام آتش 2 :
ولدمورت چوبدستیش را بالا گرفت اما این دفعه هری اماده بود غلتی زد و پشت سنگ قبر پدر ولدمورت پناه گرفت (...)
-
از هری پاتر و جام آتش 2 :
بسیاری از جنهای خانگی هنگام رفتن دورشان حلقه زدند و با اصرار زیادی از انها خواستند که مقداری خوراکی برای خود ببرند (...)
-
از هری پاتر و شاهزاده دو رگه 2 (2 جلدی) :
هری گفت: اسکریم جیور منو متهم کرد که “نوکر سر سپرده ی دامبلدور” م. دامبلدور جواب داد: چه قدر گستاخی کرده. هری گفت: منم گفتم که هستم. دامبلدرو دهانش را باز کرد که چیزی بگوید و بعد دوباره دهانش را بست. در پشت سر هری ، فاوکس ققنوس ، آوای آهنگین ملایم و لطیفی را سر داد. هری ناگهان در کمال شرمندگی دریافت که چشم هایی آبی روشن دامبلدور پر ... (...)
-
از هری پاتر و یادگاران مرگ 2 (2 جلدی) :
تو از من سوء استفاده کردی. یعنی چه جوری ؟ من برات جاسوسی کردم ، به خاطرت دروغ گفتم ، به خاطر تو جونمو به خطر انداختم. قرار بود همه ی این کارها برای صحیح و سالم نگه داشتن پسر لی لی پاتر باشه. اون وقت حالا به من میگی اونو بزرگ کردی مثل خوکی که میپرورونند تا بعد اونو بکشند. دامبلدور با لحنی جدی گفت: ولی این غم انگیزه ، ... (...)
-
از هری پاتر و جام آتش 2 :
مودی چشم بابا قوری واقعی سر میز اساتید نشسته بود چشم سحر امیز و پای چوبیش هر دو سرجاشان بودند او بی اندازه عصبی بود و هر بار کسی با او شروع به صحبت میکرد از جا میپرید نزدیک به ده ماه محبوس ماندن در صندوق سحر امیزش حالت تدافعی او را تشدید کرده بود (...)
-
از هری پاتر و جام آتش 2 :
به هیج وجه از این پیشنهاد خوشش نیامده بود اما در ان شرایط نمیتوانست این موضوع را به او بگوید بنابر این ناچار بود ساکت بماند و شاهد قول و قرار انها باشد که یکی از روزهای همان هفته را برای یک مصاحبه ی طولانی در رستوران تعیین میکردند (...)