رمان خارجی

1 زن بدبخت

(An unfortunate woman)

“یک زن بدبخت“ آخرین کتابی است که ریچارد براتیگان دو سال پیش از مرگش به پایان رساند. براتیگان این سفرنامه داستانی را بر اساس تجربه‌های زندگی روزانه‌اش نوشته است. این کتاب داستانی پرکشش است که مانند دیگر آثار براتیگان، انسان آن را یک‌نفس و با لذت می‌خواند و از طنزپردازی نویسنده شگفت‌زده می‌شود. نویسنده در این کتاب با لحن گپ و گفتی دوستانه خوانندگان را در زندگی روزانه خود دخالت می‌دهد، اما فقط تا آن حد که مایل است و صلاح می‌داند.

مروارید
9789641910510
۱۳۸۸
۱۳۶ صفحه
۳۰۹۲ مشاهده
۹ نقل قول
ریچارد براتیگان
صفحه نویسنده ریچارد براتیگان
۱۴ رمان ریچارد گری براتیگان نویسنده و شاعر معاصر آمریکایی. از او ۹ رمان، یک مجموعه داستان و چندین دفتر شعر منتشر شده است. رمان صید قزل آلا در آمریکا اولین و شناخته شده‌ترین اثر اوست. ریچارد در سی‌ام ژانویه ۱۹۳۵ در تاکوما واشنگتن به دنیا آمد.از دوران کودکی او اطلاعات زیادی در دست‌رس نیست اما ظاهراً دوران کودکی سختی را پشت سر گذشته است. پدرش پیش از به دنیا آمدن او، خانواده را ترک کرد و پس از آن که خبر ...
دیگر رمان‌های ریچارد براتیگان
صید قزل‌آلا در آمریکا
صید قزل‌آلا در آمریکا ریچارد براتیگان، نویسنده نامدار آمریکایی، از نسل نویسندگان سودایی دهه شصت بود و صید قزل‌آلا در آمریکا شاهکار او است. آثار براتیگان بیش از هر چیز بازتاب روح زمانه‌اند، زمانه‌ای که درک تازه خود از دنیای داستانی را تا همیشه مرهون نسل او خواهد بود. براتیگان نویسنده‌ای نوگرا و نامتعارف بود که به ویژه با این اثر به اشتهاری عظیم ...
لطفا این کتاب را بکارید
لطفا این کتاب را بکارید زمان آن رسیده تا جمله‌ها را با خاک. و آفتاب را با نقطه‌گذاری. و باران را با افعال درآمیزیم. و کرم‌ها از میان علامت‌های سوال بگذرند. و ستاره‌ها بر اسامی شکوفا بدرخشند. و شبنم. بر بندها بنشیند...
تراژدی سگی
تراژدی سگی مادربزرگ من در نوع خودش مثل ستاره‌ای در آسمان طوفانی آمریکایی می‌درخشید. او در یکی از شهرهای کوچک ایالت واشنگتن مشروب قاچاق می‌فروخت. همچنین زنی خوش‌اندام بود و در حدود 180 سانت قد داشت و مثل خواننده‌های اپرای اوایل قرن بیستم، 190 پوند وزن داشت. در درست کردن ویسکی بوربون مهارت داشت. البته بماند که خیلی جا افتاده در نمی‌آورد ...
ژنرال جنوبی اهل بیگ‌سور
ژنرال جنوبی اهل بیگ‌سور لی‌ملون با روش کوشش و خطا به این نتیجه رسید که عبارت «زهرمار» بیش از همه قورباغه‌ها را می‌ترساند. بنابراین دیگر به جای اینکه فحش‌های خسته‌کننده به زبان بیاورد، فقط داد می‌زد: «زهرمار»، آن هم با بلندترین صدایی که در شب‌های بیگ‌سور داشت.
هیولای هاوکلاین
هیولای هاوکلاین دوشیزه‌های هاوکلاین همراه گریر و کامرون نشستند پشت میز و شروع کردند به گفتن حکایت هیولای هاوکلاین. دوشیزه هاوکلاین گفت این خانه را پدرمان ساخت. دوشیزه‌ هاوکلاین دیگر گفت او یک دانشمند بود که در هاروارد درس می‌داد. کامرون گفت بله، آنجا بوده‌ایم. هاوایی بوده‌ایم. گریر گفت آنجا که شرق نیست. کامرون گفت مگر چینی‌ها اهل چین نیستند که در شرق است؟ گریر گفت این مثل ...
مشاهده تمام رمان های ریچارد براتیگان
مجموعه‌ها