مجموعه داستان خارجی

در سانفرانسیسکو چه می‌کنی (داستان کوتاه)

(What do you do in san francisco)

این ماجرا ربطی به من ندارد. مربوط به زن و شوهر جوانی است با سه تا بچه که اوایل تابستان گذشته اسباب‌کشی کردند و آمدند توی یکی از خانه‌های منطقه کار من. موضوعی که باعث شد دوباره به فکر آن‌ها بیفتم عکسی بود از مرد جوانی که یک‌شنبه‌ی گذشته توی روزنامه چاپ شده بود. طرف به خاطر این‌که توی سانفرانسیسکو با چوب بیسبال زده بود زن‌اش و فاسق زن‌اش را کشته بود، دستگیر شده بود. البته این مرد جوان همانی نبود که اوایل تابستان آمده بود این‌جا، گرچه ریش‌هایشان خیلی به هم شبیه بود. اما همین شباهت مرا به یاد او انداخت.

تجربه
9789647204125
۱۳۸۰
۲۴ صفحه
۷۵۵ مشاهده
۰ نقل قول
ریموند کارور
صفحه نویسنده ریموند کارور
۱۰ رمان ریموند کِلِوی کاروِر جونیور نویسندهٔ داستان‌های کوتاه و شاعر آمریکایی بود. او یکی از نویسندگان مطرح قرن بیستم و هم‌چنین یکی از کسانی شمرده می‌شود که موجب تجدید حیات داستان کوتاه در دههٔ ۱۹۸۰ شده‌اند.
دیگر رمان‌های ریموند کارور
فاصله
فاصله کارور از تواناترین داستان‌نویسان معاصر آمریکا و جهان است و مجموعه حاضر دربردارنده برخی از بهترین داستان‌های کوتاه او است، هر چند همه آثارش از چنان کیفیت و قوتی برخوردارند که انتخاب بهترین از میان آن‌‌ها کاری دشوار است. داستان‌های کارور اغلب درباره زنان و مردانی است که گویی از درون ویران شده‌‌اند و این ویرانی در تنهایی و عدم ...
وقتی از عشق حرف می‌زنیم
وقتی از عشق حرف می‌زنیم ریموند کارور داستان‌نویس معاصر آمریکایی که در ایران و در نزد اهل ادب چهره ای شناخته شده است در داستان‌های خود همواره با نگاهی ریزبین و جزئی‌نگر به محیط اطراف و اجتماع پیرامون خویش نظر می‌کند. مجموعه حاضر تعدادی از مهم‌ترین داستان‌های این نویسنده را دربر می‌گیرد.
کلیسای جامع
کلیسای جامع آمریکای کارور آمریکای استیصال است. فرو رفته در غباری از درد و سرخوردگی. دنیایی که کارور خلق می‌کند دنیای آدم‌هایی است که رویاهای‌شان را از دست داده‌اند. با خواندن هر داستان کارور گویی پا به خیابانی گذاشته‌ایم به ظاهر آشنای آشنا، اما کمی پیش‌تر که می‌رویم احساس می‌کنیم سر هر پیچی خطری در کمین است، یا زمین زیر پایمان حالاست که به ...
صمیمیت
صمیمیت می‌گوید چشم‌هام خیلی وقت پیش باز شدند، اما دیگه خیلی دیر بود. یک بار شانس تو چنگم بود اما از کف دادمش. حتی یک مدتی فکر می‌کردم بر می‌گردی. چرا هم‌چو فکری کردم؟ حتما عقل را از دست داده بودم. حالا هم اشک تو چشمام جمع شده، اما گریه نمی‌کنم که تو کیف نکنی...
هر وقت کارم داشتی تلفن کن
هر وقت کارم داشتی تلفن کن داستان‌های کارور دریچه‌ای است به دنیای آدم های معمولی با همه تلخی‌ها و ناکامی‌ها و شادمانی‌های بی‌مقدار و ناامیدی‌هاشان. در دنیایی که همه درها را محکم به روی آدم می‌بندند و فرومایگی عامل غبطه آدم‌هاست. پنجره خیال کارور، پنجره جادویی داستان‌نویس امروزی است با پهنایی به وسعت دریا و به بی‌انتهایی کبود آسمان. آسمانی که هر کجا بروی همین رنگ ...
مشاهده تمام رمان های ریموند کارور
مجموعه‌ها