رمان خارجی

موسیقی و عروسان دشت

این کتاب، نخستین آثار مدون خلیل جبران است که به زبان عربی، به سال‌های 1905 و 1906م. منتشر گردید. موسیقی مقاله‌ای است که نویسنده در آن، نغمه‌ها و الحان موسیقایی را به تصویر کشیده است. موسیقی و استقبالی که از آن به عمل آمد، جبران را بر آن داشت تا با یادآوری تجربه‌های خویش در لبنان، معضلات اجتماعی را در نظر آورد و آنها را به صورت داستان بیان کند. نخستین گام در این راه، سه داستان کوتاه با عنوان عروسان دشت بود. جبران این کتاب را به خانم هسکل که یار و مددکار او در دستیابی به اهداف ادبی و هنری‌اش بود تقدیم کرد.

مهدی سرحدی
کلیدر
9789641138716
۱۳۸۴
۸۸ صفحه
۱۱۷۷ مشاهده
۰ نقل قول
جبران خلیل جبران
صفحه نویسنده جبران خلیل جبران
۳۷ رمان او در ششم ژانویه سال ۱۸۸۳، در خانواده‌ای مسیحی مارونی (منسوب به مارون قدیس) که به خلیل جبران شهرت داشتند، در البشری، ناحیه‌ای کوهستانی در شمال لبنان به دنیا آمد. مادرش زنی هنرمند بود که «کامله» نام داشت. مادر جبران کامله رحمه، سی ساله بود که جبران را از شوهر سومش خلیل جبران به دنیا آورد. شوهرش مردی بی مسئولیت بود و خانواده را به ورطه فقر کشاند. جبران خلیل یک برادر ناتنی به نام «پیتر»، شش سال بزرگتر از ...
دیگر رمان‌های جبران خلیل جبران
سیمای خویشتن
سیمای خویشتن همان‌طور که در آثار منتشر شده جبران به زبان‌های مختلف دنیا مشاهده می‌شود، نیروی امیدی که جبران در آثارش نشان داده در سراسر زندگی‌اش او را نگه داشته است. در نامه‌های عربی که در این کتاب گرد‌آوری شده خواننده مجددا با سمبولیسم غنی که سبک بی‌نظیر جبران را نشان می‌دهد، آشنا خواهد شد.
پیامبر
پیامبر پیامبرِ خلیل‌جبران در چهرة «المصطفی» ظاهر می‌شود. وی بر بالای کوه، با مردم ارفالس با سخنان نافذ و شاعرانه دربارة همة مسائل حادِ جامعه مانند کار، داد و ستد، آزادی، قانون، شادی و اندوه، خوبی و بدی و دیانت حرف می‌زند. همة این سخنان بر این پایه استوارند که سرشت انسان ذاتاً خوب است و دشواری‌های زندگی او از این ...
عشق خنده زندگی
عشق خنده زندگی جبران خلیل جبران، شاعری است که ساحت قدسی کلام را درک کرده است. کمتر کسی هم‌چو او توانسته است به کلمه عشق بورزد و حق کلمه را به خوبی او ادا کند.
اشک و لبخند
اشک و لبخند این کتاب شامل شصت و نه قطعه از سروده‌های «جبران» است. قطعات این مجموعه در بر دارنده عشق، امید، آرزو، ایمان و احساس شاعر است.
کاغذ سفید التایه
کاغذ سفید التایه صدفی به صدف کناری خود گفت:من احساس درد زیادی در درونم می‌کنم، دردی که سنگین و گرد است. صدف همسایه با رضایت و تکبر گفت:سپاس برای آسمان‌ها و دریاها که من در درونم دردی احساس نمی‌کنم من از درون و بیرون خوب و سالم هستم. خرچنگی که در آن لحظه از آ‌ن‌جا عبور می‌کرد صدای گفت‌وگوی آن دو را شنید...
مشاهده تمام رمان های جبران خلیل جبران
مجموعه‌ها