این کتاب شامل سه بخش است. در بخش اول، سالشمار زندگی جبران خلیل جبران را میخوانیم. بخش دوم اختصاص به داستان باغ پیامبر دارد و بخش سوم با عنوان سرگردان، مجموعهای از پنجاه و دو قطعه از قطعات جبران است.
۳۷ رمان
او در ششم ژانویه سال ۱۸۸۳، در خانوادهای مسیحی مارونی (منسوب به مارون قدیس) که به خلیل جبران شهرت داشتند، در البشری، ناحیهای کوهستانی در شمال لبنان به دنیا آمد. مادرش زنی هنرمند بود که «کامله» نام داشت. مادر جبران کامله رحمه، سی ساله بود که جبران را از شوهر سومش خلیل جبران به دنیا آورد. شوهرش مردی بی مسئولیت بود و خانواده را به ورطه فقر کشاند. جبران خلیل یک برادر ناتنی به نام «پیتر»، شش سال بزرگتر از ...
کاغذ سفید التایه
صدفی به صدف کناری خود گفت:من احساس درد زیادی در درونم میکنم، دردی که سنگین و گرد است.
صدف همسایه با رضایت و تکبر گفت:سپاس برای آسمانها و دریاها که من در درونم دردی احساس نمیکنم من از درون و بیرون خوب و سالم هستم.
خرچنگی که در آن لحظه از آنجا عبور میکرد صدای گفتوگوی آن دو را شنید...
ارواح سرکش
چه نگون بخت است زنی که از بیخودی نوباوگی به خود میآید و خود را در خانهی مردی مییابد که مال و ثروتش را به پای او میریزد و با تمجید و ستایش او را به سوی خود جذب میکند، اما نمیتواند دلش را با شرارهی حیاتبخش عشق لمس کند و قادر نیست که روح او را از بادهی آسمانی ...
خدا اندیشید و اندیشه اولش فرشتهای بود
پیامبر
پیامبرِ خلیلجبران در چهرة «المصطفی» ظاهر میشود. وی بر بالای کوه، با مردم ارفالس با سخنان نافذ و شاعرانه دربارة همة مسائل حادِ جامعه مانند کار، داد و ستد، آزادی، قانون، شادی و اندوه، خوبی و بدی و دیانت حرف میزند. همة این سخنان بر این پایه استوارند که سرشت انسان ذاتاً خوب است و دشواریهای زندگی او از این ...