رومن گاری با چهار نام مختلف داستاننوشت، دوبار جایزه گنکور برد، تا پایان عمرش به ژنرال دوگل وفادار ماند و هیچگاه نتوانست خاطره فداکاریهای خارقالعاده مادرش را از یاد ببرد. در سالهایی که بسیاری پایان خلاقیت ادبی او را اعلام کردند، با یکی از نامهای مستعارش داستان نوشت و حیرت همان منتقدانی را برانگیخت که دیگر آیندهای ادبی برایش متصور نبودند. به خصوص رمان زندگی در پیش رو که با نام مستعار امیل آژار چاپ شد. تازه بعد از خودکشی رومن گاری بود که جهان دریافت نویسنده این رمان و چند کتاب دیگری که با نامهای جعلی دیگرش به چاپ رسیده بودند، همین نویسنده روسیالاصل فرانسوی بوده است. در این مجموعه پنج داستان کوتاه از او میخوانیم که در آنها دغدغههای همیشگی این خلبان جنگ جهانی دوم آشکار است. دغدغههای نویسندهای که در نامه خودکشیاش تنها این یک جمله را نوشت: «خیلی خوش گذشت. ممنون و خداحافظ.»