رمان خارجی

سیاهاب

(Black water)

جویس کرول اوتس داستانی تکان‌دهنده را که به صورت اسطوره‌ای آمریکایی درآمده است پیش روی خود می‌گذارد و از آن رمانی پر قدرت و و بهت‌انگیز درباره‌ی قدرت سیاسی می‌آفریند. او در این اثر که ((سیاهاب)) نام می‌گیرد، خواننده را با روایتی ماهرانه به دنیای گذشته و حال و نیز تن و جان قهرمان خود می‌برد. کلی کلیهر ((دختر خوب)) و بیست و شش ساله‌‌ی آرمان‌گرایی است که در جشن چهارم جولای به سناتوری برمی‌خورد و از جان و دل شیفته‌ی مرد مسن و قهرمان می‌شود. کلی مظهر رویاهای رمانتیک و شکننده‌ی زنان سرزنده و دلیری است که جذب قدرت مردان حکومتگر می‌شوند. آن دو در اتومبیل فاجعه باری پیش می‌روند که هر لحظه آرزو می‌کنیم به مقصد نرسد! مقصد، جشنی است که رنگ کابوسی فراواقعی به خود گرفته است. نیرومند و ناآرام... آمریکایی را مجسم می‌کند که در منجلاب (سیاهاب) شهوت، قدرت و بدبینی فرو رفته است. تاثیرگذار... بی‌پروا و جسور در عرصه‌ی ادبیات...

افق
9789643692803
۱۳۸۹
۱۶۰ صفحه
۱۴۷۹ مشاهده
۰ نقل قول
جویس کرول اوتس
صفحه نویسنده جویس کرول اوتس
۱۶ رمان Joyce Carol Oates is a recipient of the National Book Award and the PEN/Malamud Award for Excellence in Short Fiction. She is also the recipient of the 2005 Prix Femina for The Falls. She is the Roger S. Berlind Distinguished Professor of the Humanities at Princeton University, and she has been a member of the American Academy of Arts and Letters since 1978. Pseudonyms ... Rosamond Smith and Lauren Kelly.

دیگر رمان‌های جویس کرول اوتس
خوب شد شناختمت و داستان‌های دیگر
خوب شد شناختمت و داستان‌های دیگر هرچند که می‌دانست، یا باید می‌دانست که ساعات طولانی تنهایی نه تنها به تمرکز او کمکی نخواهد کرد، بلکه تنها او را برای دقایقی طولانی و بی‌پایان سر جای خود می‌نشاند تا با حالتی مسحور و شیفته به درختان بیرون پنجره اتاق مطالعه‌اش خیره بماند... و همین‌طور که تاریکی همه جا را فرا می‌گیرد، انعکاس شبح‌گونه خود او در قاب ...
وقتی دختر کوچکی بودم و مادرم مرا نمی‌خواست
وقتی دختر کوچکی بودم و مادرم مرا نمی‌خواست حالا همه‌شون مرده‌ن. همه‌شونو دوست داشتم، ولی... من تنها کسی‌ام که باقی مونده‌م. گاهی اوقات فکر می‌کنم: روح آدم عینا کبریتیه که آتیش گرفته! یه مدت شعله می‌کشه و بعدش... و بعدش دیگه همین. حالا دیگه خیلی گذشته، ولی من هنوز یادمه یه گوشه قایم شده بودم که گریه کنم. موقعی که دختر کوچیکی بودم و مادرم منو نمی‌خواست.
عشق تابستانی
عشق تابستانی کاتیا اسپیواک دختری نوجوان با مارکس کیدر نویسنده و تصویرگر کتاب که از او بسیار مسن‌تر است آشنا می‌شود. وضعیت کیدر با زندگی کسالت‌بار و کارگری او تفاوت بسیار دارد، یا می‌توان گفت هیجان‌انگیزتر است. اما خانه مجلل و سرشار از موسیقی زنده و هدایای گران قیمت او، همگی باطنی شوم را پنهان می‌کنند. همه‌چیز رفته رفته و به شکلی ...
وقتشه با من زندگی کنی
وقتشه با من زندگی کنی
مشاهده تمام رمان های جویس کرول اوتس
مجموعه‌ها