مجموعه داستان خارجی

این آهنگ را قبلا هم شنیده‌ام

(I Heard that song before)

صدای 2 نفر را که با هم صحبت می‌کردند، شنیدم؛ صداها متعلق به 1 زن و مرد جوان بود. با هم بگومگو می‌‌کردند ولی با صدای آرام. جر و بحث درباره پول بود. درست همان موضوعی که مادربزرگم همیشه درباره‌اش با پدرم جر و بحث می‌کرد. مادربزرگ همیشه پدر را سرزنش می‌کرد که پولش را برای هیچ و پوچ بر باد می‌دهد. آن زن هم از آن مرد پول می‌خواست. مرد جواب داد: «قبلا به اندازه کافی به تو پول داده‌ام.» «باور کن این آخرین بار است که از تو پول می‌خواهم.» «نه باور نمی‌کنم. چون این آهنگ را قبلا هم شنیده‌ام.»

پیکان
9789643285777
۱۳۸۷
۲۷۵ صفحه
۱۳۸۴ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
مری هیگینز کلارک
صفحه نویسنده مری هیگینز کلارک
۳۳ رمان مری هیگینز کلارک یکی از چهره‌های مطرح داستان نویسی آمریکا و فارغ التحصیل رشته فلسفه از دانشگاه فورد هام است وی تا کنون سیزده دکتری افتخاری دریافت کرده‌است. کلارک نویسنده ۲۱ اثر پر فروش, به«ملکه تعلیق»مشهور است خانم کلارک در سال ۱۹۶۴ با نوشتن داستانهای کوتاه کار نویسندگی را شروع کرد و پس از فوت شوهر برای تامین معاش ۵ فرزندش روزها به کار در رادیو و شبها به رمان نویسی می‌پرداخت. اولین کتاب او در آرزوی بهشت نام داشت ...
دیگر رمان‌های مری هیگینز کلارک
2 دختر کوچولوی آبی‌پوش
2 دختر کوچولوی آبی‌پوش تله‌پاتی همیشه برایم جذاب بوده. یادم می‌‌آید از همان دوران کودکی، مادرم در حالی که نگرانی در چهره‌اش موج می‌زد می‌گفت: “احساس می‌کنم که ...“ و بدون شک همان شب یا فردای آن یکی از آشنایان گرفتار مشکلی می‌شد. این تله‌پاتی در دوقلوهای دختر بیشتر مشاهده می‌شود. هر وقت یکی از آنها به بیماری یا دردی مبتلا می‌شود، دیگری گریه می‌کند و هر ...
من این ترانه را شنیده‌ام
من این ترانه را شنیده‌ام مری هیگینز کلارک در این اثر تکان‌دهنده روان‌شناختی، خواننده را به عمق اسرار ذهن انسان می‌برد، به جایی که چه بسا خاطرات،‌ خطرناک‌ترین چیز باشد. کای لنسینگ،‌ دختر بچه‌ای شش ساله، پنهانی وارد نمازخانه عمارت بزرگ کارینگتون می‌شود و در آنجا بگو مگویی را بین زن و مردی می‌شنود. زن خواهان حق‌السکوت بوده است و وقتی می‌گوید این آخرین بار ...
بگذار تو را معشوقم بنامم
بگذار تو را معشوقم بنامم کری مک گراث به فاصله‌ی دو هفته، دو بار با منظره‌ای هولناک روبرو می‌شود: دکتر اسمیت، جراح پلاستیک، بیماران خود را به شکل زن جوانی درمی‌آورد که چندین سال پیش به قتل رسیده‌اند. کری بخوبی آن زن زیبا و جوان را که سوزان نام داشت، به خاطر می‌آورد: در آن زمان که شوهر زن محکوم شد، او نماینده‌ی دادستان بود ... اما ...
بانوی من گریه نکن
بانوی من گریه نکن
شبی بس طولانی
شبی بس طولانی در حالی که نیویورک غرق در نور، آماده‌ برگزاری جشن کریسمس می‌شود، زنی نوزاد خود را مقابل کلیسایی رها کرده و در تاریکی شب منتظر برخورد کشیش کلیسا با کودک است. در داخل کلیسا تبهکاری منتظر خروج آخرین کشیش است تا اشیاء گرانقیمت کلیسا را تصاحب کند، اما در اثر هجوم پلیس او وادار به عقب نشینی می‌شود. هیچ‌کس متوجه نمی‌شود ...
مشاهده تمام رمان های مری هیگینز کلارک
مجموعه‌ها