رمان خارجی

و گهواره فرو می‌افتد

(La clinique du docteur)

مری هیگنز کلارک، در “و گهواره فرو می افتد“ با مهارتی چشمگیر تار و پود یک دسیسه‌ی پزشکی هولناک را به هم می‌بافد، دسیسه‌ای که باید به هر قیمتی شده پنهان باقی بماند. داستان به سوی پایانی بی‌نهایت توهم‌آمیز و کاملا مبهوت‌کننده پیش می‌رود. و گهواره فرو می‌افتد، بعد از رمان شب روباه ـ برنده‌ی جایزه‌ی ادبی کتاب‌های پلیسی 1980 ـ تسلط اعجاب‌آور این رمان‌نویس مشهور را بر دلهره‌ها و هراس‌های ما در عصر کنونی اثبات می‌کند.

لیوسا
9789645634146
۱۳۸۸
۴۳۲ صفحه
۱۱۹۹ مشاهده
۰ نقل قول
مری هیگینز کلارک
صفحه نویسنده مری هیگینز کلارک
۳۳ رمان مری هیگینز کلارک یکی از چهره‌های مطرح داستان نویسی آمریکا و فارغ التحصیل رشته فلسفه از دانشگاه فورد هام است وی تا کنون سیزده دکتری افتخاری دریافت کرده‌است. کلارک نویسنده ۲۱ اثر پر فروش, به«ملکه تعلیق»مشهور است خانم کلارک در سال ۱۹۶۴ با نوشتن داستانهای کوتاه کار نویسندگی را شروع کرد و پس از فوت شوهر برای تامین معاش ۵ فرزندش روزها به کار در رادیو و شبها به رمان نویسی می‌پرداخت. اولین کتاب او در آرزوی بهشت نام داشت ...
دیگر رمان‌های مری هیگینز کلارک
شبی بس طولانی
شبی بس طولانی در حالی که نیویورک غرق در نور، آماده‌ برگزاری جشن کریسمس می‌شود، زنی نوزاد خود را مقابل کلیسایی رها کرده و در تاریکی شب منتظر برخورد کشیش کلیسا با کودک است. در داخل کلیسا تبهکاری منتظر خروج آخرین کشیش است تا اشیاء گرانقیمت کلیسا را تصاحب کند، اما در اثر هجوم پلیس او وادار به عقب نشینی می‌شود. هیچ‌کس متوجه نمی‌شود ...
فقط قلبم را از من بگیر
فقط قلبم را از من بگیر ناتالی ستاره زیبا و مشهور تئاتر و سینما، ناگهان و به صورت اتفاقی به هویت قاتل دوست و هم‌اتاقی پیشین خود پی می‌برد. چند روز بعد جسد او در پارکینگ خانه‌اش پیدا می‌شود و انگشت اتهام به سوی کارگزار هنری و همسر سابق او اشاره می‌رود. رسیدگی به پرونده این قتل به دستیار جوان دادستان سپرده می‌شود و در حالی که ...
فرصتی دوباره
فرصتی دوباره بعد از ناپدید شدن نیکولاس اسپنسر، مدیر کل شرکت جن استون که ادعا می‌کرد واکسن ضد سرطان را کشف کرده است، مارسیا دکارلو (کارلی) خبرنگار مجله وال‌استریت مامور نوشتن زندگی‌نامه نیکولاس اسپنسر می‌شود. مردم معتقدند اسپنسر زنده است و کل پول‌های شرکت را بالا کشیده و همسرش لین و خواهرخوانده کارلی نیز در این ماجرا با او هم‌دست هستند. اما ...
شب هنگام زمان من است
شب هنگام زمان من است تعریف جغد همیشه به او احساسی خوشایند می‌داد؛ پرنده‌ی شب، شکارچی شب، با چنگالهایی تیز و پرهایی نرم که هنگام پرواز هیچ صدایی ایجاد نمی‌کرد. تمثیلی مناسب برای فردی با عادتهای شبانه. او بعد از انتخاب شکارش، با خود می‌گفت: “من جغدم و شب هنگام زمان من است.“ دانشجویان فرهنگستان استون کرافت، در بیستمین گردهمایی فارغ‌التحصیلی شرکت می‌کنند تا این مراسم ...
سایه لبخند تو
سایه لبخند تو اولیویای 82 ساله با جسمی ناتوان و قلبی تقریبا از کارافتاده، می‌داند که برای تصمیم‌گیری وقت چندانی برایش نمانده. تنها کسانی که از انتخاب نهایی او باخبرند کسانی هستند که سال‌هاست از میراث گانون سواستفاده می‌کنند و برخی از این افراد برای خاموش کردن او و بی‌خبر نگه‌داشتن مونیکا از این راز از هیچ‌کاری فروگذار نمی‌کنند، حتی قتل. در این میان ...
مشاهده تمام رمان های مری هیگینز کلارک
مجموعه‌ها