رمان خارجی

محکوم به نیستی

(Life penalty)

گاهی به جای دیگران بودن دشوارترین کار دنیاست، اما... گاهی خود را به جای دیگران گذاشتن لازم است... هر چند دلهره‌آور باشد. باید به جای یک مادر بود تا احساس او را دریافت: ((مامان... میشه وقت مرگ با هم بمیریم؟ میشه دستهای همدیگه‌رو بگیریم؟ قول میدی؟... )) و امروز باید این کلمات را شنید تا هشداری برای تمام خانواده‌ها باشد.

شادان
9789647259316
۱۳۸۳
۳۴۴ صفحه
۹۱۹ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های جوی فیلدینگ
رازی را به من مگو
رازی را به من مگو
عروسک
عروسک به هیچ‌وجه دلش نمی‌خواست او را ببیند بدون هیچ توضیحی! وقتی در تمام خاطرات کودکی حتی یک دلخوشی کوچک از او نمی‌یافت چگونه می‌توانست امروز یاری‌اش کند. زندگی و آدم‌های این زندگی همیشه آن گونه‌ای که به نظر می‌رسند، نیستند. باید هر کس را با در نظر گرفتن تمامی خودش نگاه کرد و آن‌گاه به قضاوت نشست. وقتی بدون دانستن ...
تکه‌های گمشده
تکه‌های گمشده
حالا او را می‌بینی
حالا او را می‌بینی از دو سال پیش که دوون دختر بیست و یک ساله‌اش در حادثه قایق‌رانی ناپدید شده بود، زندگی مارسی تاگارت زیر و رو شده بود. جنازه هرگز پیدا نشد، مارسی می‌دانست که او برای همیشه رفته...پس چرا صورت زن جوان را همه جا می‌بیند؟ آیا جست‌وجوی او پایانی دارد؟؟
خاطرات قاتل
خاطرات قاتل خاطره چیز حیرت انگیزیه. خاطرات ما، ما را شکل می‌دهند. برای زندگی روزانه ما زمینه‌ای فراهم می‌کند و برای کارهای ما مقدمه‌ای می‌سازد. منطقی برای تصمیم‌های گاه تردیدآمیز به وجود می‌آورد. امروزه ما هرچه هستیم با چیزی که دیروز و روزهای قبل از آن بودیم به هم بافته شده‌ایم ـ در نقشی پیچیده بافته شده‌ایم ـ تکه‌هایی از گذشته برجسته‌تر ...
مشاهده تمام رمان های جوی فیلدینگ
مجموعه‌ها