رمان خارجی

محکوم به نیستی

(Life penalty)

گاهی به جای دیگران بودن دشوارترین کار دنیاست، اما... گاهی خود را به جای دیگران گذاشتن لازم است... هر چند دلهره‌آور باشد. باید به جای یک مادر بود تا احساس او را دریافت: ((مامان... میشه وقت مرگ با هم بمیریم؟ میشه دستهای همدیگه‌رو بگیریم؟ قول میدی؟... )) و امروز باید این کلمات را شنید تا هشداری برای تمام خانواده‌ها باشد.

شادان
9789647259316
۱۳۸۳
۳۴۴ صفحه
۹۱۹ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های جوی فیلدینگ
چارلی وب
چارلی وب الکس بی‌تفاوت گفت: رگه‌ای از تنفر در صدایش بود. چارلی گفت: و به خودش زحمت نداد فقدان همدردی‌اش را پنهان کند. الکس پرسید: - آن‌ها می‌خوردند و می‌خوابند و به طور متوسط دوازده سال بیش از آن‌چه به قربانی خود داده‌اند زندگی می‌کنند. به نظر من خیلی هم بد نیست.
بیگانه‌ای با من است
بیگانه‌ای با من است
حالا او را می‌بینی
حالا او را می‌بینی از دو سال پیش که دوون دختر بیست و یک ساله‌اش در حادثه قایق‌رانی ناپدید شده بود، زندگی مارسی تاگارت زیر و رو شده بود. جنازه هرگز پیدا نشد، مارسی می‌دانست که او برای همیشه رفته...پس چرا صورت زن جوان را همه جا می‌بیند؟ آیا جست‌وجوی او پایانی دارد؟؟
بوسه خداحافظی با مادر
بوسه خداحافظی با مادر به راستی توانایی ((جوی فیلدینگ)) در ایجاد جاذبه و سوال برانگیز کردن ماجرا بی‌نظیر است... او خواننده را در داستان غرق می‌کند تا با تمامی احساس خود، کتاب را دنبال کند. نوشته‌های او را باید تمامی زنان بخوانند و بی‌تردید اثر بپذیرند. آن روز پدر به بچه‌ها گفت: ((از مادر خداحافظی کنید... )) و وقتی شب به پایان رسید... مادر ...
تکه‌های گمشده
تکه‌های گمشده
مشاهده تمام رمان های جوی فیلدینگ
مجموعه‌ها