مجموعه داستان خارجی

پرواز به نیروانا و چند داستان دیگر

در نقطه‌ای دور از من و بالای سرم، خطی طولانی از هواپیماهایی را دیدم که در ستون تیره واحدی پیش می‌رفتند؛ همه با سرعت یکسان، همه در یک مسیر، همه نزدیک به هم در پی هم می‌رفتند و آن ستون، از این سر آسمان، تا جایی که چشم کار می‌کرد، امتداد داشت. آن راه مختوم آن‌ها برای پیشروی بود. گویی تندبادی آن‌ها را یکجا به‌پیش می‌راند. با دیدن این منظره بود که دریافتم شاهد چه چیزی هستم. من ابدیت را می‌دیدم.

نشانه
9786007693025
۱۳۹۴
۱۶۴ صفحه
۳۹۷ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
بید مجنون( داستان‌های کوتاه از نویسندگان زن استرالیا) مجموعه داستان
بید مجنون( داستان‌های کوتاه از نویسندگان زن استرالیا) مجموعه داستان برای خوشبخت بودن نیازی نداشت که حتما کسی کنارش باشد، نقصانی در زندگی‌اش نبود تا با وجود همسر پر شود. دلی فکر می‌کرد وجود همسر در کنار زن، تنها به منزله‌ی تکامل روح و تقسیم نیازهای عاطفی است، نه روزمرگی و تحمل دائم، او نمی‌خواست مانند اکثر زنانی که می‌شناخت، از مردان پلی بسازد برای رسیدن به آرزوهایش. در جستجوی ...
سقوط و داستان‌های دیگر از نویسندگان اسپانیا
سقوط و داستان‌های دیگر از نویسندگان اسپانیا داستان‌های کوتاهی که در این دفتر گنجانده شده‌اند آثاری از نویسندگانی با روحیه‌ها و سلیقه‌های متفاوت هستند: اگر آلارکون قصه‌ای نه بیگانه با مطایبه می‌نویسد، گوستابو آدولفو بکر، اثری که بین واقعیت و غیر واقعیت در نوسان است و فضایی از موسیقی پری‌وار شگرف می‌آفریند عرضه می‌کند؛ اگر امیلیا پاردو باثان و کلارین و ناتورالیسم توجه دارند، گونثالث از طنز ...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
خرمگس و زن ستیز (مجموعه داستان‌های طنز)
خرمگس و زن ستیز (مجموعه داستان‌های طنز) ببینم این جمله سارتر را شنیده‌اید؟ چیزی که می‌خوری تبدیل به نجاست می‌شود اما چیزی که می‌خوانی و درباره‌اش فکر می‌کنی می‌تواند به راحتی تبدیل به یک گل سرخ شود. حتم دارم که منظور سارتر از چیز دومئ مجموعه قصه‌های کوتاه طنز درجه یکی مثل همین کتابی است که در دست دارید.
همه باید زندگی کنند (مجموعه داستان‌های فرانسوی)
همه باید زندگی کنند (مجموعه داستان‌های فرانسوی) در این بعدازظهر درخشان، این اشیاء دراز زیبا و سبز، که به چشم می‌خورند چیستند؟ از دور گمان می‌کنیم که دارای بازوانی درازند ولی این بازوها چیزی جز پارو نیستند و اشیاء سبز رنگ نیز در حقیقت دو قایق مسابقه‌اند که آرام با دست موج‌های مارن بالا و پایین می‌روند.
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها