این کتاب مجموعهای از یازده داستان کوتاه با عناوین زمزم، انگشتر، رتبه قبولی، یک پژوهش خشن، کوچولو، ناصر ارمنی، کمال، سه نفر، خیابان، سال نو و گوش شنوا است. ناصر ارمنی داستان مردی به نام ناصر است که فرزندِ همسر دوم پدر خود است. پدر برای آنکه بابت اختیار کردن همسر دوم به دردسر نیفتد و دیگران، خصوصاً همسر اولش از این قضیه بویی نبرند، برای آنان خانهای در محلة ارمنیها، که در آن زمان برای مسلمانان اقامت در آن محلهها ننگ بود، خریداری کرد. لقب ارمنی را از همان دوران نوجوانی همسالان ناصر به او دادند و در این داستان میخوانیم چطور با وجود تلاشهایی که کرد حتی تا پس از مرگش نیز نتوانست این لقب را از کنار اسم خود پاک کند.