مجموعه داستان خارجی

سفر خوش آقای رئیس‌جمهور و 21 داستان دیگر

(Bon voyage mr. President and other stories)

رئیس‌جمهور طی سفرش با یکی از طرفداران خود روبرو می‌شود و از طریق او به حقایقی پی می‌برد که...

نگاه
9789646736009
۱۳۸۶
۳۵۶ صفحه
۹۹۳ مشاهده
۰ نقل قول
گابریل گارسیا مارکز
صفحه نویسنده گابریل گارسیا مارکز
۸۰ رمان گابریل خوزه گارسیا مارکِز رمان‌نویس، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی است. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور است و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی می‌کند. او در سال ۱۹۴۱ اولین نوشته‌هایش را در روزنامه‌ای به نام Juventude که مخصوص شاگردان دبیرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصیل رشتهٔ حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت و همزمان با روزنامه آزادیخواه ال‌اسپکتادور ...
دیگر رمان‌های گابریل گارسیا مارکز
تلخ‌کامی برای 3 خواب‌گرد
تلخ‌کامی برای 3 خواب‌گرد
داستانی مرموز
داستانی مرموز گابریل گارسیا مارکز این رمان را در سال‌های جوانی و به شکل داستانی دنباله‌دار برای مطبوعات نوشته است. بعدها بخش عمده‌ای از مقالات و داستان‌های او، از جمله همین رمان، در کتابی با عنوان نوشته‌های کرانه‌ای منتشر شد. مارکز با بهره از باورهای بومی، تخیل کم‌نظیر و گونه‌های مختلف نوشتن از داستانی مرموز رمانی جذاب و تامل‌برانگیز پدید آورده است.
18 داستان کوتاه
18 داستان کوتاه سفر سختی بود. همه این مدت در این فکر بودم که در دنیا، هیچ‌چیز دلرباتر از یک زن جذاب نیست؛ ترس که برایم ممکن نبود حتی برای یک لحظه هم که شده، خود را از سحر و جادوی آن مخلوق افسانه‌ای که پشت به من خوابیده بود، رها کنم. میهماندار اول، بلافاصله پس از بلند شدن هواپیما، ناپدید شد و ...
پاییز پدرسالار
پاییز پدرسالار هر چه طول عمر بیشتر باشد، باز هم انسان تصور می‌کند کارهای بسیاری را هنوز انجام نداده است و باید فرصت بیشتری اعطا شود تا مسئولیت‌ها را به انجام برساند. ...و ماجرای پدر سالار نیز، این گونه است. به راستی کسی نمی‌دانست و نمی‌داند او چند سال زندگی و چند سال فرمانروایی کرد. عده‌ای بر این باور بودند که او ...
چشم‌های سگ آبی رنگ
چشم‌های سگ آبی رنگ بیرون، لحظه‌ای باد وزید ولی زود آرام شد و صدای نفس کشیدن کسی به گوش رسید که در آن لحظه در بستر غلتی زده بود. باد ییلاقی فرو نشست دیگر بوی خاک و علف مرطوب به مشام نمی‌رسید. گفتم: «فردا اگر زنی را دیدم که دارد روی دیوارها می‌نویسد: چشم‌های سگ آبی‌رنگ آن وقت تو را خواهم شناخت.
مشاهده تمام رمان های گابریل گارسیا مارکز
مجموعه‌ها