رمان خارجی

سرهنگ کسی ندارد برایش نامه بنویسد

(El coronel no tiene quien le escriba)

... حالا آن پزشک جوان در پاکت محتوی روزنامه‌ها را گشوده و شروع به خواندن تیتر درشت آن کرد و سرهنگ نیز چشم از آن قفسه مربوطه برنمی‌داشت و منتظر بود ببیند که مامور پست کی مقابل آن‌ها می‌ایستد، اما پستچی این کار را نکرد، دکتر نیز خواندن روزنامه را قطع کرده و به سرهنگ و بعد به آن مامور پست نگریست که در پشت دستگاه تلگراف نشسته بود و سپس مجددا به سرهنگ نگاه کرده و بعد خطاب به پستچی گفت: ما داریم از دفتر شما می‌رویم. مامور پست هم بی‌آن که سرش را بلند کند گفت: هیچ نامه‌ای برای سرهنگ نرسیده است. سرهنگ احساس سرخوردگی کرد و به دروغ گفت: من منتظر دریافت نامه‌ای نبودم. بعد با نگاهی کاملا معصومانه به صورت پزشک نگریست و گفت: هیچ‌کس نامه‌ای به من نمی‌نویسد...

9789647109475
۱۳۸۹
۹۶ صفحه
۱۱۷۷ مشاهده
۰ نقل قول
گابریل گارسیا مارکز
صفحه نویسنده گابریل گارسیا مارکز
۸۰ رمان گابریل خوزه گارسیا مارکِز رمان‌نویس، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی است. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور است و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی می‌کند. او در سال ۱۹۴۱ اولین نوشته‌هایش را در روزنامه‌ای به نام Juventude که مخصوص شاگردان دبیرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصیل رشتهٔ حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت و همزمان با روزنامه آزادیخواه ال‌اسپکتادور ...
دیگر رمان‌های گابریل گارسیا مارکز
عشق و سایر اهریمنان
عشق و سایر اهریمنان گارسیا مارکز با نوشتن «صد سال تنهایی» به اوج خلاقیت خود دست یافت. او در این اثر به واقعیت گزارشی پشت می‌کند و به واقعیت خلق‌شده و تحلیل افسار گریخته روی می‌آورد. این رمان در واقع استعاره واقعیت انسان کنونی است. جبر آهنینی که بر زندگی آدم‌ها حکومت می‌کند، تنهایی، خشونت و نفرینی که افراد خانواده در زیر آن رنج ...
از عشق و دیگر اهریمنان
از عشق و دیگر اهریمنان گارسیا مارکز با نوشتن «صد سال تنهایی» به اوج خلاقیت خود دست یافت. او در این اثر به واقعیت گزارشی پشت می‌کند و به واقعیت خلق‌شده و تحلیل افسار گریخته روی می‌آورد. این رمان در واقع استعاره واقعیت انسان کنونی است. جبر آهنینی که بر زندگی آدم‌ها حکومت می‌کند، تنهایی، خشونت و نفرینی که افراد خانواده در زیر آن رنج ...
سفر به‌خیر آقای رییس‌جمهور
سفر به‌خیر آقای رییس‌جمهور این داستان‌ها قطعا، قطعاتی از خاطرات خود من هستند که آن‌ها را از دفتر گمشده‌ام بازسازی و بازآفرینی کرده‌ام.
زندگی می‌کنم تا گزارش دهم
زندگی می‌کنم تا گزارش دهم زندگی کردن. به مفهوم زنده بودن نیست. خاطراتی است که باید گزارش شود.
بی‌پروا
بی‌پروا در یک روز زشت ماه دسامبر گذشته در هاوانا پیامی از جانب او دریافت کردم. می‌خواست که من برای 100 سالگی روزنامه‌اش مقاله خاصی را بنویسم. همان شب در خانه من، فیدل کاسترو داشت برای من جشنی را تعریف می‌کرد. آن وقت صدای لرزان همسرم مرسدس را شنیدم: گیرمو کانو را به قتل رساندند. آنچه را که تمام جهان بدان واقف ...
مشاهده تمام رمان های گابریل گارسیا مارکز
مجموعه‌ها