رمان خارجی

زیستن برای بازگفتن

(Vivir para contarla)

زیستن برای بازگفتن، جلد اول از مجموعه سه جلدی خاطرات گابریل گارسیا مارکز است که دو جلد دیگر آن هنوز منتشر نشده است. در این کتاب، مارکز به روایتی می‌پردازد که در سطح، زندگی‌نامه هنرمند جوانی در دهه 1950 است. اما این اثر استادانه، ژرفایی بیش از خاطره‌نگاری صرف دارد.

قطره
9786001192050
۱۳۹۰
۵۷۶ صفحه
۳۴۰۰ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
گابریل گارسیا مارکز
صفحه نویسنده گابریل گارسیا مارکز
۸۰ رمان گابریل خوزه گارسیا مارکِز رمان‌نویس، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی است. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور است و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی می‌کند. او در سال ۱۹۴۱ اولین نوشته‌هایش را در روزنامه‌ای به نام Juventude که مخصوص شاگردان دبیرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصیل رشتهٔ حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت و همزمان با روزنامه آزادیخواه ال‌اسپکتادور ...
دیگر رمان‌های گابریل گارسیا مارکز
گزارش 1 قتل از پیش اعلام‌شده
گزارش 1 قتل از پیش اعلام‌شده سانتیاگو نازار، روزی که اعلام شده بود به قتل می‌رسد، در ساعت پنج و سی دقیقه صبح، از بستر خواب برخاست و آماده شد تا به پیش‌باز اسقف که قرار بود با کشتی وارد بندر شود، برود.
تلخ‌کامی برای 3 خواب‌گرد
تلخ‌کامی برای 3 خواب‌گرد
زنی که هر روز راس ساعت 6 صبح می‌آمد
زنی که هر روز راس ساعت 6 صبح می‌آمد در خروجی متحرک گشوده شد. در آن ساعت از روز، هیچ‌کس به رستوران خوزه نمی‌آمد. چند لحظه پیش، ساعت دیواری شش ضربه نواخته بود. صاحب رستوران می‌دانست قبل از ساعت شش و نیم صبح، هیچ‌کدام از مشتری‌های دایمی او نمی‌آیند. دقیقا چند دقیقه‌ای به شش صبح مانده بود که زنی طبق عادت هر روز صبحش به آن‌جا داخل شد و ...
100 سال تنهایی
100 سال تنهایی اکنون پس از گذشت سال‌ها، وقتی که سرهنگ اورلیانو بوئند در مقابل سربازانی ایستاده بود که حکم اعدامش را داشتند، خاطرات دوری را به یاد آورد. خاطره روزی که پدرش لو را به تماشای صخره یخ برده بود. در آن روزها روستای ماکوند از بیست کلبه کاهگلی تشکیل شده بود. و...
زیباترین غریق جهان همراه با 12 داستان دیگر
زیباترین غریق جهان همراه با 12 داستان دیگر اولین بچه‌هایی که برآمدگی مشکوک تیره و مواج را دیدند که از جانب دریا به ساحل نزدیک می‌شد، خیال کردند کشتی دشمن است. بعد که دیدند پرچم و دکلی در کار نیست، فکر کردند لابد نهنگ است. اما هنگامی که توده عظیم در ساحل شنی به گل نشست و خزه‌های کف دریا، بندهای چسبناک عروس دریایی و بقایای ماهی‌ها و ...
مشاهده تمام رمان های گابریل گارسیا مارکز
مجموعه‌ها