رمان خارجی

جهالت

(La ignorancia)

میلان کوندرا، خالق شاهکار‌هایی مثل سبکی تحمل‌ناپذیر هستی، جاودانگی، عشق‌های خنده‌دار، کتاب خنده و فراموشی، زندگی‌ جای دیگری است، آهستگی و هویت، در آخرین کتابش جهالت، سرگذشت ایرنا را می‌گوید، زن چکی که به دنبال شوهرش، چکسلواکی را پس از اشغال شوروی ترک کرده و به عنوان مهاجر، بیست سال در فرانسه زندگی کرده است. حالا رژیم کمونیستی دست نشانده‌ شوروی در چک سقوط کرده و مانعی برای بازگشت ایرنا به کشورش نیست. اما ایرنا علاقه‌ای به برگشت ندارد، و حتی هنگامی که به اصرار دوستان فرانسوی و نامزد سوئد‌ی‌اش به پراگ برمی‌گردد، پی‌ می‌برد که فاصله‌ی میان او و زادگاهش نه مکان. که زمان بوده است. حتی جوانی که زمانی ایرنا در یک نظر عاشقش شده بود، و اینک خود یک تبعیدی است، دیگر او را نمی‌شناسد. تمام شخصیت‌های اصلی این کتاب "جاهل"‌اند، چرا که همه فقط به بخشی از حقایق زندگی خود چسبیده‌اند؛ چرا که کوندرا ثابت می‌کند که غم غربت، چیزی جز جهالت نیست. این کتاب نیز مانند سایر آثار کوندرا، چنان شفاف، و چنان در برابر حقیقت صادق است، که کم و بیش زنده به نظر می‌رسد.

آرش حجازی
کاروان
9789647033183
۱۳۸۸
۲۰۸ صفحه
۲۸۵۲ مشاهده
۲۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
میلان کوندرا
صفحه نویسنده میلان کوندرا
۳۸ رمان میلان کوندرا (به چکی: Milan Kundera) (زاده ۱ آوریل، ۱۹۲۹ در برنو، چکسلواکی) نویسنده اهل چک است که از سال ۱۹۷۵ در فرانسه زندگی می‌کند و از سال ۱۹۸۱ یک شهروند فرانسوی شده‌است. پدر کوندرا نوازنده پیانو و شاگرد لئوش یاناچک بود. علاقه او به موسیقی در بسیاری از آثار او به ویژه رمان شوخی پیداست. میلان شعرگویی را از ۱۴ سالگی آغاز کرد و در ۱۷ سالگی پس از شکست آلمان به حزب کمونیست پیوست و در سال ۱۹۴۸ وارد ...
دیگر رمان‌های میلان کوندرا
شوخی
شوخی این گرم‌ترین دوره عشق ما بود. نورافکن‌ها روی برج‌های دیدبانی روشن بودند، سگ‌ها با نزدیک‌ شدن شب پارس می‌کردند، پسرک ازخودراضی بر همه ما فرمانروایی می‌کرد. این‌ها فقط کمی از ذهن مرا به خود مشغول می‌کرد؛ تمام حواسم متوجه لوسی بود. من در محاصره سگ‌های آدمکش و معدن واقعا خوشبخت بودم، با مشق‌های بیهوده نظامی حرکت می‌کردم؛ خوشبخت و مغرور ...
والس خداحافظی
والس خداحافظی این رمان به گفته ی منتقدان یکی از تیره ترین نوشته های کوندرا می باشد . داستان در فضائی کافکائی، در محیطی بسته و خفقان‌آور یک استراحتگاه (آب گرم) اتفاق می‌افتد. که نهایتاً به یک احساس عمومی گناه می‌انجامد. مهمانی خداحافظی، مهمانی مسخ شدگان است. مهمانی ارزش از دست دادگان است.
سبکی تحمل‌ناپذیر هستی
سبکی تحمل‌ناپذیر هستی وقتی می‌خواهیم موقعیتی دراماتیک را در زندگی‌مان بیان کنیم، از اصطلاح «سنگینی» استفاده می‌کنیم. می‌گوییم آن چیز بار سنگینی بر دوشمان است. یا بار را تحمل می‌کنیم و یا زیر آن کمر خم می‌کنیم؛ با آن می‌جنگیم و در این جنگ یا پیروز می‌شویم و یا شکست می‌خوریم. اما سابینا چه حالی داشت؟ هیچ. او مردی را ترک کرده بود ...
کتاب خنده و فراموشی
کتاب خنده و فراموشی سال 1971 و میرک می‌گوید که ستیز با قدرت، ستیز حافظه با فراموشی است. می‌کوشد آن‌چه را دوستانش بی‌احتیاطی می‌نامند چنین توجیه کند: ثبت دقیق خاطرات روزانه، نگه‌داشتن تمام مکاتبات و یادداشت‌‌برداری از جلساتی که در آن‌ها درباره شرایط موجود و مقصد آینده بحث می‌شود. به آن‌ها می‌گوید، هیچ‌یک از اعمال ما سرپیچی از قانون اساسی نیست. سعی در پنهان‌کاری، ...
ژاک و اربابش
ژاک و اربابش در پی تهاجم شوروی سابق به چکسلواکی در 1968 و " بگیر و ببند"‌هایی که در پی داشت، میلان کوندرا در لیست سیاه قرار گرفت و ممنوع القلم شد و به دلیل محرومیت از چاپ کتاب‌هایش امکان گذران زندگی را از دست داد. چند تن از دوستانش در صدد یاری به او بر آمدند. از جمله، یک کارگردان تئاتر پیشنهاد ...
مشاهده تمام رمان های میلان کوندرا
مجموعه‌ها