نمایش‌نامه

ژاک و اربابش

(Jakub a jeho pan)

در پی تهاجم شوروی سابق به چکسلواکی در 1968 و " بگیر و ببند"‌هایی که در پی داشت، میلان کوندرا در لیست سیاه قرار گرفت و ممنوع القلم شد و به دلیل محرومیت از چاپ کتاب‌هایش امکان گذران زندگی را از دست داد. چند تن از دوستانش در صدد یاری به او بر آمدند. از جمله، یک کارگردان تئاتر پیشنهاد کرد تحت پوشش نام او، نمایشنامه‌ای با اقتباس از " ابله" داستایوفسکی برای اجرای صحنه بنویسد. کوندرا در پی بازخوانی اثر متوجه شد حتی به قیمت مردن از گرسنگی، چنین کاری از او ساخته نیست. با داستایوفسکی جور در نمی‌آید. اما در عوض به سرش زد " ژاک قضا و قدری" دیدرو را به صورت نمایشنامه در آورد. کارگردان موافقت نکرد، اما میلان کوندرا اهمیتی نداد و این‌گونه بود که " ژاک و اربابش" براساس " ژاک قضا و قدری" دیدرو اما با برداشت شخصی میلان کوندرا نوشته شد. ژاک و اربابش یک اثر کم‌‌نظیر در ادبیات نمایشی، یک واریاسیون درخشان و در عین حال مفرح است و هر چند از دیدرو الهام گرفته اما به کوندرا تعلق دارد. ژاک و اربابش نخست در یوگسلاوی و سپس در یونان و آلمان و سوئیس بر روی صحنه رفت و در فرانسه مدت‌ها روی صحنه ماند و در همان‌جا نیز برندة جایزه شد.

9789645512864
۱۳۸۹
۱۱۲ صفحه
۱۶۲۳ مشاهده
۰ نقل قول
میلان کوندرا
صفحه نویسنده میلان کوندرا
۳۸ رمان میلان کوندرا (به چکی: Milan Kundera) (زاده ۱ آوریل، ۱۹۲۹ در برنو، چکسلواکی) نویسنده اهل چک است که از سال ۱۹۷۵ در فرانسه زندگی می‌کند و از سال ۱۹۸۱ یک شهروند فرانسوی شده‌است. پدر کوندرا نوازنده پیانو و شاگرد لئوش یاناچک بود. علاقه او به موسیقی در بسیاری از آثار او به ویژه رمان شوخی پیداست. میلان شعرگویی را از ۱۴ سالگی آغاز کرد و در ۱۷ سالگی پس از شکست آلمان به حزب کمونیست پیوست و در سال ۱۹۴۸ وارد ...
دیگر رمان‌های میلان کوندرا
جاودانگی
جاودانگی رمان جاودانگی آخرین اثر میلان کوندرا است.این اثر سرشار است از اندیشه و کند و کاو درباره عشق، سرشت انسان، و تنهایی و بیگانگی و دردهای حیات اجتماعی او. در یک کلام پدیده‌ای است شگرف در شیوه رمان نویسی معاصر.
جشن بی‌معنایی
جشن بی‌معنایی همان دم، در چند قدمی، سیمای زن جوانی را که می‌شناخت مشاهده کرد؛ مسحور شد؛ گویی این دو دیدار غیرمنتظره، به نحوی جادویی پیوند خورده به هم در یک برهه از زمان، او را سرشار از نیرو می‌کردند؛ طنین کلمه‌های «خوش خلقی» مانند ندایی در سرش می‌پیچید.
جشن بی‌معنایی
جشن بی‌معنایی با صدای: کاظم طباطبایی دیدار دو همکار پیشین با آن حرکت زیبا به پایان رسید. ولی یک موضوع را نمی‌توانم از سر باز کنم: چرا داردلو دروغ گفته بود؟ این پرسش را خود داردلو هم بلافاصله از خود کرد و خودش هم نتوانست پاسخش را بداند. نه، از این‌که دروغ گفته بود احساس شرم نمی‌کرد. آن‌چه متحیرش می‌کرد ناتوانی‌اش در درک ...
جاودانگی
جاودانگی رمان جاودانگی آخرین اثر میلان کوندرا است.این اثر سرشار است از اندیشه و کند و کاو درباره عشق، سرشت انسان، و تنهایی و بیگانگی و دردهای حیات اجتماعی او. در یک کلام پدیده‌ای است شگرف در شیوه رمان نویسی معاصر.
جسم و جان
جسم و جان واقعیت‌های بیرونی و رویدادهای تاریخی و اجتماعی نیز عنصر دیگری از این «پلی فونی» است. رویداد تاریخی در «جسم و جان»، حمله‌ی روس‌ها به چکسلواکی و اشغال آن است. این رویداد به اصطلاح واقعی، ترزا موقتا را از چنگ کابوس‌های شبانه‌اش نجات می‌دهد.
مشاهده تمام رمان های میلان کوندرا
مجموعه‌ها